خلاصه ماشینی:
"حال اگر بهبود سهم دانشجو درصد هزار نفر جمعیت پذیرفته شود و از بین سه فرض مذکور، فرض دوم، که کمترین دانشجو در بخش دولتی در سال 1377 را به دنبال دارد، مبنما قرار گیرد، در آن سال، 673310 نفر دانشجو در دانشگاههای دولتی مشغول به تحصیل خواهند بود، و در صورت حفظ ترکیب سطوح تحصیلی و گروههای آموزشی و همچنین با ثابت فرض کردن هزینه سرانه سال 1372، مقدار اعتبار جاری مورد نیاز برای تربیت این تعداد دانشجو به 4/887 میلیارد ریال خواهد رسید.
چون اکثر دانشجویان دانشگاه خود از طبقات دارای درآمد بالای جامعهاند(در سطح آموزش متوسطه نیز بیشتر از طبقات دارای درآمد بالا هستند)، لذا آموزش دانشگاهی که به مقدار زیادی با کمک مالی دولت از محل وجوه عمومی مالیاتهای اخذ شده طبقات فقیر تأمین مالی میشود، با نام آموزش عالی رایگان-در واقع با کمکهای مالی و با پرداخت انتقالی از فقرا به ثروتمندان اداره میشود" 17"وودهال"و"ساخاروپولوس"نیز به این مطلب اشاره میکنند و مینویسند:"گسترش سریع سرمایهگذاری آموزشی در کشورهای در حال توسعه در دهههای 1960 و 1970، پیش از آنکه جمعیت روستایی را بهرهمند سازد، خانوادههای دارای درآمدهای زیاد و شهری را منتفع ساخت و بنابراین میتواند تفاوتهای درآمدی را هم افزایش داده باشد نه کاهش" 18ج)-افزایش کارایی داخلی دانشگاهها:برقراری شهریه برافزایش کارایی داخلی دانشگاهها میافزاید.
شکل(ب)(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل(الف)(به تصویر صفحه مراجعه شود)نتیجه:ماهیت آموزش عالی، به عنوان یک خدمت، جنبه خصوصی دارد، و در شرایطی که دولت اهداف اجتماعی و اقتصادی خاصی از ارائه آموزش نداشته باشد، بایستی بخش خصوصی به تأسیس دانشگاه و تربیت نیروی انسانی متخصص اقدام کند، ولی بنا به دلایل متعددی، که در متن به برخی از آنها اشاره شده است، امکان سرمایهگذاری کافی برای بخش خصوصی در بخش آموزش عالی وجود ندارد."