خلاصه ماشینی:
"از سوی دیگر شافنر میگوید:«ساختار آموزش مهندسی باید چنان تغییر یابد که شبیه حرفههایی چون پزشکی، حقوق و معماری گردد که البته در همه این رشتهها، عمده کار را متخصصان اجرایی به انجام میرسانند و بخش قابل توجهی از زمان تحصیلدر دانشکدههای تمام وقت هر یک از این رشتهها نیز به آموزشهای عملی اختصاص مییابد.
بنابراین، از آنجا که تنها معیار برای استخدام رسمی و دائمی استادان در دانشگاه(عضو هیأت علمی)و ارتقا و افزایش حقوقشان، تعداد انتشارات معتبر و به چاپ رسیده آنها میباشد، لذا چندان تعجبآور نخواهد بود اگر کادر آموزش دانشگاهی که اغلب اعضای آن مشتاق ارتقا و دستیابی به امنیت شغلی بیشتر میباشند، تمام تلاش خود را به ارائه انتشارات معطوف دارند.
اگر تحقیق درواقع مهمترین مسأله در روند پیشرفت دانش جدید باشد، این احتمال وجود دارد که تدریس دورههای دکتری در دانشگاههای آمریکای شمالی از کیفیت بهتری برخوردار گردد، اما اینکه این نگرش بتواند بر مباحث مورد آموزش در مقطع کارشناسی نیز تأثیر مستقیم داشته باشد، موردتردید بسیار است.
بنابراین، افرادی که برای آموزش مقطع کارشناسی حقیقتا از قابلیتهای لازم و مطلوب(یعنی از تجربه عملی در یک رشته مهندسی خاص)برخوردارند، در رقابت برای تصدی پستهای دانشگاهی نسبت به داوطلبانی که فقط خود را وقف چالش«انتشار یا نابودی»نمودهاند، شانس بسیار کمتری خواهند داشت و همین مسأله باعث شکسیت آنان در عرصه رقابت میگردد.
-راه دستیابی به این اهداف که شامل ارائه تعریفی جدید از ویژگیها و تجارب لازم برای انتخاب و اشتغال مدرسان دانشگاهی در رشتههای مهندسی و تغییر اهرمها و معیارهای تشویق و ارتقای آنان است باید کاملا مورد بررسی و تجدیدنظر قرار گیرد."