خلاصه ماشینی:
بنابراین داریم: (4)هزینههای ثابت+هزینههای متغیر+هزینههای ثابت+هزینههای سربار-هزینههای اداری و تشکیلاتی فروش فروش ثابت کارخانه دورهای سایر هزینههای+هزینههای متغیر+ دورهای اداری و تشکیلاتی از مقایسه معادلات(1)و(2)و(3)و(4)میتوان نتیجه گرفت که هر دو روش هزینه یابی جذبی و متغیر هزینههای اداری و فروش را در محاسبه قیمت تمام شده موجودی کالا در نظر نمیگیرند و بعنوان هزینههای دورهای در صورتحساب سود و زیان نشان میدهند.
از آنجا میتوان نتیجه مهم زیر را گرفت: نتیجه 2-اگر طی یک دوره مالی تعداد کالای تولید شده بزرگتر از تعداد فروش باشد، در این صورت سود ناخالص و یا خالص روش هزینه یابی جذبی بیشتر از روش هزینه یابی متغیر، و زیان روش جذبی کمتر از روش متغیر خواهد بود.
به عنوان مثال، در مورد مسأله بالا تعیین نقطه سر بسر از طریق روش جذبی امکانپذیر نیست زیرا تمام هزینههای سربار ثابت کارخانه به صورت هزینههای متغیر با نرخ 30 ریال به تصویر صفحه مراجعه شود برای هر عدد محصول در نظر گرفته شدهاند.
بنابراین در مورد مثال بالا وقتی که تعداد تولید برابر، بزرگتر، و یا کوچکتر از تعداد فروش باشد میزان سود ناخالص بترتیب برابر با 000/90 به تصویر صفحه مراجعه شود (هزینههای سربار+هزینههای متغیر)-قیمت فروش هر واحد-سود ناخالص ثابت تولیدی تولیدی ریال 6(ریال 30+24 ریال)-60 ریال-سود ناخالص از مجموع مطالب بالا میتوان نتیجهگیری زیر را نوشت: نتیجه 5-فرقهای عمده روش هزینه یابی جذبی و متغیر در ارتباط با تجزیه و تحلیل هزینه -تولید-سود بقرار زیرند: الف)روش هزینه یابی متغیر فقط دارای یک نقطه سر بسر است، ولی روش هزینه یابی جذبی یک نقطه سر بسر مشخصی ندارد و ترکیبات مختلفی از فروش و تولید میتوانند سود ناخالص صفر را ایجاد نمایند.