چکیده:
دین اسلام براساس شناخت ماهیت انسان و توجه به ابعاد گوناگون شخصیت وی و با آگاهی از تمایلات درونی و خواستههای ذاتی و طبیعی انسان،اهداف و ارزشهایی برای او ترسیم می کند و در تبیین کجروی،عوامل متعدد فردی و اجتماعی،حتی فیزیکی و متافیزیکی را دخیل می داند. اسلام علاوه بر تاکید داشتن بر شخصیت و ویژگیهای روانی انسان،به نقش عوامل اجتماعی نیز در بروز ناهنجاریها،عنایت ویژه داشته و همگان را به توجه در این زمینهها فرا میخواند.در این نوشتار به بعضی از علل اجتماعی که سبب انحرافات انسان میشود و در متون اسلامی نیز فراوان مورد سفارش قرار گرفته اشاره شده است.از قبیل:همنشینی با افراد منحرف،نقش متفکران و اندیشمندان در جامعه و کاهش نظارت اجتماعی
خلاصه ماشینی:
"ضعف کنترل اجتماعی؛ افرادی مثل«تراویس هرشی»، روابط چهارگانه ذیل را برای تقویت کنترل اجتماعی پیشنهاد میکنند: ـ ایجاد علاقه و توجه به افراد مهم بین اعضای گروه؛ ـ ایجاد احساس تعهد افراد در مقابل صرف هزینههایی که در جامعه شده است تا احساس همنوایی بیشتری ایجاد گردد؛ ـ مشغولیت و مشارکت دائمی افراد در فعالیت های بهنجار و غیر انحرافی؛ ـ ایمان و وفاداری نسبت به ارزشهای گروه؛6 عوامل انحرافات از منظر اسلام با ملاحظه آیات قرآن میتوان نسبتی که بین انسان و انحراف ایجاد میشود را به سه دسته ذیل تقسیم نمود: 1) آیاتی که بر تأثیر شخصیت، ویژگیهای روانی و نقش زمینه های ژنتیکی و غریزی در وقوع انحرافات اجتماعی دلالت دارند.
25 هر قدر همبستگی اجتماعی بیشتر باشد،فریضه الهی«امر به معروف و نهی از منکر» بیشتر محقق خواهد گردید:و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر(توبه،9/71)؛در جای دیگر خداوند متعال سفارش اکید مینمایند که مؤمنین باید به صورت جمعی و همه جانبه به سوی دین روی آورند و این نهایت درجه همبستگی را ایجاد میکند:یا أیها الذین آمنوا أدخلو فی السلم کافة(بقره/208)؛ در اسلام فراتر از همه وابستگی های نژادی، ملی، حزبی و غیره، نوعی ارتباط و وابستگی دینی و ایمانی وجود دارد که همه افراد را در جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر مسئول قلمداد می کند."