چکیده:
اهداف عمده پژوهش حاضر عبارت بودند از:(1)بررسی پایایی و روایی مقیاس استرس دانشجو در فرهنگ ایرانی، (2)شناخت منابع استرس در دانشجویان، (3)شناخت نحوه واکنش دانشجویان به منابع استرس، (4) بررسی تفاوتهای دختران و پسران در منابع استرس و نحوه واکنش به آنها. آزمودنیهای این پژوهش جمعا 551 نفر از دانشجویان چهار دانشگاه شیراز، علوم پزشکی شیراز، آزاد شیراز و آزاد مرودشت بودند که پرسشنامه استرس دانشجوی گادزلا را تکمیل کردند.برای محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد و ضریبی باربر 92/0 برای کل مقیاس بدست آمد.به منظور بررسی روایی پرسشنامه، از همبستگی آن با پرسشنامههای افسردگی بک و اضطراب تیلور استفاده گردید.هر دو ضریب همبستگی بدست آمده در سطح یکهزارم معنیدار بودند.در این پژوهش در برخی از شاخصهای بیانگر توزیع استرس و نیز شاخصهای بیانگر نحوه
واکنش به این منابع، بین دختران و پسران تفاوت معنیداری مشاهده گردید.همچین نمرات
آزمودنیها با توجه به متغیرهای مختفی از جمله سواد پدر، سواد مادر، شاغل بودن یا
نبودن مادر و شغل پدر مورد بررسی قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"آزمودنیها پس از خواندن هر عبارت پاسخهای خود را براساس پنج گزینه زیر که بصورت مقیاس درجهبندی تنظیم شده است انتخاب میکردند: 1-هرگز 2-بندرت 3-گاهگاهی 4-غالبا 5-همیشه حاصل جمع نمرات داده شده به عبارات مختلف هر کدام از شاخصهای بیانگر منابع استرس و نحوه واکنش به این موقعیتها، نمره آن شاخص را نشان میدهد.
در شاخصهای بیانگر نحوه واکنش به منابع استرس همانطور که جدول مذکور نشان میدهد، بجز در واکنش فیزیولوژیایی که تفاوت معنیداری بین نمرات دو جنس وجود نداشت، در واکنشهای هیجانی(001/0- P) و رفتاری(01/0- P) دختران به نحو معنی داری نمرات بیشتری نسبت به پسران به دست آوردند و بر عکس در واکنششناختی، نمرات پسران بطور معنیداری بیشتر از نمرات دختران بود(04/0- P) 2.
جدول 9 نیز نشان دهنده نمرات آزمودنیها در شاخصهای 4 گانه نحوه واکنش به منابع استرس است و همانطور که ملاحظه میگردد، هیچ تفاوت معنیداری بین سطوح مختلف سواد مادر در این شاخصها وجود ندارد.
4. بحث و نتیجهگیری یافتههای پژوهش حاضر ضمن نشان دادن ثبات(پایایی درونی)و روایی پرسشنامه استرس دانشجو در فرهنگ ایرانی، بیانگر تفاوتهای دختران و پسران در برخی از منابع استرس و نیز نحوه واکنش به آنها بود.
در راستای این یافتهها باید اضافه کرد که نتایج مربوط به مقایسه نمرات آزمودنیها از لحاظ گروههای مختلف شغلی پدر نیز نشان داد که دانشجویان متعلق به پدرانی که دارای مشاغل علمی، فنی و تخصصی رده بالاتر بودند کمترین تجربه ناکامی و دانشجویان متعلق به پدرانی با شغل کارگری ساده، بیشترین تجریه ناکامی را داشتند(03/0- P) ."