چکیده:
در این مقاله سعی شده است مضامین مشترک بین آثار سعدی و کتاب قابوسنامه عنصر
العمالی استخراج گردد.ضرورت این مقایسه بدان جهت بوده است که معمولا در میان بسیاری
از خوانندگان آثار سعدی گمان بر آن بوده و هست که شیخ اجل این مسایل و گفتارها را
خود مطرح کرده و به قول وی:کهن خرقه خویش پیراستنبه از جامه عاریت خواستندر این مقایسه بخشهایی از مشترکات آثار این دو سخنور بزرگ که از جهت معنایی و در
بسیاری موارد لفظی به هم نزدیک بودند، در برابر هم قرار گرفتهاند اما قبل از این
کار برای نشان دادن دشواری کار شمهای در باب فاصله زمانی مربوط به این دو سخنور و
ضمنا هنر بیانی سعدی که میتواند رد پای پیش آمد و چند عبارتی از کتاب قابوسنامه با
عباراتی مشابه از کتاب دیگری مربوط به روزگار پیش از عنصر المعالی مقایسه گردید تا
به میزان تأثیرپذیری عنصر المعالی از پیشینیان خود نیز اشارهای شده باشد.
خلاصه ماشینی:
"ضرورت این مقایسه بدان جهت بوده است که معمولا در میان بسیاری از خوانندگان آثار سعدی گمان بر آن بوده و هست که شیخ اجل این مسایل و گفتارها را خود مطرح کرده و به قول وی:کهن خرقه خویش پیراستنبه از جامه عاریت خواستندر این مقایسه بخشهایی از مشترکات آثار این دو سخنور بزرگ که از جهت معنایی و در بسیاری موارد لفظی به هم نزدیک بودند، در برابر هم قرار گرفتهاند اما قبل از این کار برای نشان دادن دشواری کار شمهای در باب فاصله زمانی مربوط به این دو سخنور و ضمنا هنر بیانی سعدی که میتواند رد پای پیش آمد و چند عبارتی از کتاب قابوسنامه با عباراتی مشابه از کتاب دیگری مربوط به روزگار پیش از عنصر المعالی مقایسه گردید تا به میزان تأثیرپذیری عنصر المعالی از پیشینیان خود نیز اشارهای شده باشد.
حاکی از آن است که سعدی به هیچ وجه خود منکر این قضیه نبوده است و در این مورد چنان امین است که هر جا مأخذ گفتار را فراموش کرده همچون محققی آگاه بدین امر اشاره مینماید:ندانم کجا دیدهام در کتابکه ابلیس را دید شخصی به خواببه بالا صنوبر به دیدار حورچو خورشیدش از چهره میتافت نور(سعدی، 49:1363)پس باید یقین داشت که منظور سعدی از بیان این کلام که به رسم متقدمان سخن دیگران را به خود نبسته چیز دیگری بوده باشد.
شیخ اجل در کتاب بوستان نیز به تبرای خود از این امر نکوهیده اشاره دارد و میگوید:زخردی تا بدین غایت که هستمحدیث دیگری بر خود نبستم(سعدی، 167:1366)چون اگر منظور شیخ سعدی را در همین جهت نپذیریم، در آثار وی در بسیاری مواضع آن هم به وضوح به مطالب، حکایات، امثال و داستانهایی برخورد میکنیم که در آثار پیشینیان او مضبوطاند."