خلاصه ماشینی:
"در این مورد هیچ اختلاف نظری در منابع یهودی مشاهده نمیشود و همه متفقاند که اسحاق ذبیح ابراهیم است،چنانکه در عهد عتیق آمده است:«خدا براهیم را امتحان کرد و بدو گفت:ای ابراهیم!عرض کرد:لبیک!گفت: اکنون پسر خود را که یگانهی توست و او را دوست میداری،یعنی اسحاق را بردار و به زمین موریا برو و او را در آنجا بر یکی از کوههایی که به تو نشان میدهم،برای قربانی سوختنی بگذارد.
» یعنی ما فرزند او را فدا دادیم به ذبحی عظیم که بنابر آنچه در روایات آمده است،عبارت بود از قوچی که جبرئیل از ناحیهی خدای تعالی آورد و مراد از ذبح عظیم،بزرگی جثهی قوچ نیست(گو اینکه بعضی از مفسران چنین پنداشتهاند)،بلکه چون از طرف خدا آمد و خدای تعالی آنرا عوض اسماعیل قرار داد،عظمت داشت.
از بررسی آیات فوق این نتیجه حاصل میشود که مسئلهی ذبح و قربانی،ذیل «فبشرناه بغلام حلیم» که بشارت اول است،ذکر شده و بعد از آن جملهی «و بشرناه باسحاق نبیا من الصالحین» آمده که بشارت به ولادت اسحاق است و این بشارتی است غیر از بشارت اول و این دلیلی است که قربانی ابراهیم(ع)اسماعیل بوده است نه اسحاق.
اما مفسرانی که قائلاند ذبیح ابراهیم(ع)اسحاق است،به این مطلب چنین پاسخ میدهند:اینکه خداوند فرموده ما ابراهیم را به تولد اسحاق و بعد از آن به تولید یعقوب بشارت میدهیم،منافاتی با ذبح اسحاق ندارد.
اما در مورد اینکه چرا یهود اصرار دارد که ذبیح ابراهیم اسحاق باشد،مطالعات و پژوهشها نشان میدهند،یهود در سرتاسر تاریخ از گذشته تا به امروز افتخارات زیادی را از خود دانسته و قائل بوده است که خداوند فقط به این قوم توجه دارد."