چکیده:
مروری بر تحولات آموزش و پژوهش در اقتصاد کلان در جهان و ایران
مشیری سعید*
* دانشگاه علامه طباطبایی
علم اقتصاد کلان طی دهه های اخیر دچار تحولات عمیق و گسترده ای شده است. این تحولات، زمینه های پژوهشی نو و جالبی برای پژوهشگران این رشته فراهم آورده، هم چنین، موجب افزایش فهم و درک اقتصاد دانان از مسایل و مشکلات و راه حل های اقتصاد کلان شده است. از طرف دیگر، وجود چنین وضعیت در حال تحولی، برای نظام آموزشی که باید مرتبا با تحولات جدید پیش برود، خوشایند نبوده است.اقتصاد دانان کلان برای اینکه از تحولات انجام شده عقب نمانند، باید مرتبا در جریان دیدگاه ها و مسایل جدید قرار گرفته، دانش خود رابا سرعت زیاد به روز کنند.
طی قرون اخیر کشور ما، به عنوان یک مصرف کننده دانش بشری در حوزه های بسیارزیادی از جمله اقتصاد کلان، به طور طبیعی با یک وقفه نسبت به وضعیت موجود دانش بشری مواجه بوده است. این وقفه، به دنبال تحولات سیاسی و اقتصادی دو دهه اخیر که موجب کاهش ارتباط مجامع علمی ما و جهان شد، وبا توجه به پیشرفت سریع مباحث علمی در اقتصاد کلان به مراتب بیشتر شده است.
در این مقاله، ابتدا، مرور مختصری بر سیر تحولات اقتصاد کلان از بدو تولد تاکنون داشته ایم و آثار این تحولات را در نظام آموزش وپژوهش این رشته بررسی خواهیم کرد. سپس، وضعیت آموزش و پژوهش اقتصاد کلان دردانشگاه های ایران طی دودهه اخیر را در مقایسه با سایر کشورهای جهان تجزیه و تحلیل خواهیم کرد. مقاله، با جمع بندی موضوعات به پایان خواهد رسید.
خلاصه ماشینی:
"این وقفه،به دنبالتحولات سیاسی و اقتصادی دو دهه اخیر که موجب کاهش ارتباط مجامع علمی ما و جهان شد،و با توجه بهپیشرفت سریع مباحث علمی در اقتصاد کلان به مراتب بیشتر شده است.
کار با مدلهای کلانمتکی بر بنیانهای خرد شرایط ایجاد کرد که سرانجام،پس از مدتها که امکان جمع کردن دیدگاههای مختلف در یک محیط(به لحاظ استفاده از مدلها و روشهای کاملا مستقل و مجزا از یکدیگر)وجودنداشت،چهارچوب مشترکی برای تجزیه و تحلیل مسایل اقتصاد کلان به وجود آید.
درمجموع،با توجه به اینمشکلات،دیدگاه چرخههای تجاری حقیقی بیشتر توانست به عنوان یک روش مدلسازی منسجممحض و ریاضی در ادبیات اقتصاد کلان مطرح باشد تا یک مدل مبتنی بر تجزیه و تحلیل مشکلاتواقعی اقتصادی و ارایه راهحل برای آنها.
مدلهای اقتصاد کلان با روابط نامنظم همچنین،برای تجزیه و تحلیل چرخههای تجاری-بدون اتکا بهشوکهای برونزا-و آثار سیاستهای پولی نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند (Rosser,1991, Mullineux and Peng,1993 .
بنابراین،شاید بتوان گفت اکثر فارغ التحصیلان رشته اقتصاد در طی دودهه گذشته با مباحث و مفاهیمیمانند مدلهای کلان با بنیادهای خرد،اهمیت انتظارات به عنوان یک متغیر درونزا بهخصوص درارتباط با مسایل سیاستگزاری اقتصادی،رشد پایدار اقتصادی و مدلهای رشد درونزا،واحدهایاقتصادی ناهمگن،تجزیه و تحلیل سیاستها براساس نظریه بازیها و اطلاعات و مدلهای غیرخطیپویا و محاسباتی کمتر آشنایی پیدا کردهاند.
این وقفه،بهدنبال تحولات سیاسی و اقتصادی دو دهه اخیر که موجب کاهش بسیار زیاد ارتباطات علمی بین مجامعما و جهان شد،و با توجه به پیشرفت سریع مباحث علمی در اقتصاد کلان بهمراتب بیشتر شده است."