چکیده:
هدف از این مطالعه، تحلیل ارتباط بین تقاضای خانوار برای خدمات رسمی با جانشین های نزدیک در اقتصاد غیررسمی یا تولیدات خود مصرفی است. در این پژوهش از گوه مالیاتی به عنوان یک متغیر توضیحی، که جانشینی برای قیمت خدمات رسمی نسبت به خدمات تولید شده در بازار غیررسمی یا فعالیت های خود مصرفی است، استفاده شده است. پس از تخمین مدل تقاضا ضمن استفاده از داده های سری زمانی اقتصاد کلان ایران، کشش های قیمتی بلند مدت و نیز کشش تقاضا در برابر گوه مالیاتی محاسبه شد. برای تخمین مدل از آزمون های پایایی، مدل سازی تصحیح خطای برداری و روش همجمعی یوهانسن - یوسیلیوس استفاده شد. در این مدل تغییر ساختاری ناشی از تکانه های اقتصادی نیز در نظر گرفته شده است
This study analyzes the relationship between the household's demand for formal services and their close substitutes in the informal economy (including do-it-yourself activities). The tax wedge is included in the analysis as an explanatory variable، which is used as a proxy for the ratio of the formal services prices to the price in the informal market. Using the Iranian macroeconomic time-series data، the Johanson–Juselius cointegration method and error correction model are applied to estimate the demand، and then the long-run price elasticities and tax wedge elasticities calculated. The structural changes due to economic shocks are examined by the estimated model.
خلاصه ماشینی:
"زیرا با وارد کردن این متغیر،در تخمین مدل موردنظر بهبود نسبی ایجاد شده است،کهاین متغیر به صورت زیر تعریف میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود)بررسی توابع واکنش آنی نیز بیانگر این امر بود که تکانههای وارد بر متغیر (به تصویر صفحه مراجعه شود)اثری دائمی و شدیدبر مصرف خدمات خانوار داشته ولی در مورد سایر متغیرها این تکانه به مرور زمان تعدیل شده و تأثیریبسیار ناچیز ولی دائمی بر مصرف سرانه خدمات بر جای گذاشته است.
. تجزیه و تحلیل نتایج با توجه به معادله تعادلی بلندمدت تخمین زده شده و نیز نتایج حاصل از آزمون محاسبه اثر تکانه1میتوان به نتایج زیر دست یافت: نتایج حاصل از تخمین نشان میدهد که مصرف سرانه خدمات خانوار نسبت به گوه مالیاتی وشاخص نسبی قیمت مسکن یا کشش بوده ولی نسبت به درآمد سرانه،شاخص نسبی قیمت خدمات وثروت سرانه بیکشش است.
&%02122AEPG021G% طریق بازارهای غیر رسمی تأمین کردهاند و لذا،این امر باعث کاهش حساسیت آنها در قبال تغییر قیمتاین خدمات در بازارهای رسمی شده است،علاوه بر آن،چون هزینه تأمین مسکن به عنوان یک کالایضروری بخش اعظم درآمد خانوارها را به خود اختصاص داده است،لذا به نظر میرسد خانوارهای ایرانیبا جانشین کردن خدمات خودمصرفی به جای خدمات رسمی و سعی در کاهش هزینههای زندگیاستفاده خود از خدمات رسمی را کاهش داده و لذا،به علت مصرف کم از خدمات حساسیت کمی بهتغییرات قیمت خدمات رسمی از خود نشان دادهاند1(به ازای 1 درصد تغییر در(به تصویر صفحه مراجعه شود)،تنها 0/1 درصدتغییر در c حاصل شده است)."