چکیده:
تحول نظام بین المللی پولی در سال 1973 و ایجاد جو جدید، کشورهای در حال توسعه را در برابر این سوال قرار داد که ثبات نرخ ارز یا قبول شناوری در آن، کدام یک نظام ارزی مناسبی برای انتخاب اند. هدف اصلی این پژوهش نیز، انتخاب نظام ارزی مناسب برای اقتصاد ایران است. از آنجایی که مطالعات انجام شده در مورد اقتصاد ایران بر رژیم تک نرخی انعطاف پذیر ارز و هماهنگی سایر سیاستها به ویژه سیاست پولی با سیاست ارزی تاکید دارند، با هدف ترکیبی ایجاد ثبات نسبی درتولید و قیمت، اتخاذ نظام شناور مدیریت شده، نظام ارزی مناسب برای اقتصاد ایران خواهد بود، به عنوان فرضیه این پژوهش مورد آزمون قرار گرفته است. پس از بررسی نظامهای ارزی مختلف و تحولات مربوط به آن در جهان و نیز، عوامل موثر در انتخاب نظام ارزی مناسب، با استفاده ازیک مدل نظری کلان اقتصادی - از نوع مدل «ماندل- فلمینگ» - که با توجه به شرایط اقتصاد ایران تغییرات لازم در آن داده شده است، آزمون فرضیه صورت گرفت. نتایج تخمین مدل نظری، که به روش 3SLS بر اساس داده های اقتصاد ایران طی دوره 53-1380 تخمین زده شده، حاکی از مطلوب بودن مدل از نظر سازگاری نظری، قدرت توضیح دهندگی و شبیه سازی درون نمونه ای است. سپس، با استفاده از مدل کلان سنجی تخمین زده شده به شبیه سازی عملکرد نظامهای ارزی گوناگون در برابر شوکهای نفتی پرداخته شد. نتایج حاصل از شبیه سازیهای انجام شده نشان می دهد که نظام شناور مدیریت شده با ملاک تعادل تراز تجاری و برابری قدرت خرید، عملکرد مناسبی در مورد تثبیت متغیرهای هدف مورد نظر - تولید ناخالص داخلی غیر نفتی و تورم- خواهد داشت. در مقابل، نظام ارزی شبه شناور که درآن فقط درصد انحراف تراز تجاری مبنای تعیین نرخ ارز واقع می شود در هنگام ورود شوکهای نفتی، عملکرد مناسبی را درمورد ثبات متغیرهای هدف از خود نشان نمی دهد.
The main goal of this paper is to examine an appropriate exchange rate regime in Iran. Most of the studies in Iranian economy have suggested a flexible exchange rate regime with a coordination between monetary and exchange rate policies.
In this paper، we test the hypothesis that the managed exchange rate regime is the most appropriate regime for Iran using the Mundell-Fleming Model، and 3SLS method for the period 1974-2001.
The estimated macro-econometrics model has been used to simulate the reaction of five exchange rate regimes to oil shocks. The results reveal that the managed exchange rates in terms of trade balance and purchasing power parity are expected to yield a more stable prices and non-oil GDP growth rates. In contrast، a quasi-floating exchange rate regime، in which the exchange rate is determined by the percentage of trade balance deviations، will result in the worst kind of volitility in non-oil GDP and inflation rates at the time of oil shocks.
خلاصه ماشینی:
"Flanders(1978),Turnovsky(1984),Frenkel(1985),Black(1985),Lizondo (1985),Penati(1985),Haaparanta(1988),Mathieson(1990),Aizenman(1992).
تعدادی از کشورهای تحت نظامهای ارزی مختلف (به تصویر صفحه مراجعه شود) Source:Yagic Fahrettin,"Choice of Exchange Rate Regimes for Developing Countries", Africa Regional Working Paper,Scries No. 16,April 2001.
همانطور که از جدول(4)نمایان است،عملکرد سایر سیاستهای ارزی در برابر شوک نفتی،بدینصورت است که تثبیت نرخ ارز رسمی که شوک نفتی را از طریق تعدیل ذخایر خارجی نظام بانکیجبران کرده و واردات مورد نیاز برای تولید را دچار کاهش شدید نمیکند،بعد از نظام شناور مدیریتشده عملکرد مناسبی از خود نشان میدهد.
. انتخاب نظام ارزی مناسب با هدف حداقل کردن بیثباتی متغیرهای تولید ناخالص غیر نفتی و تورم در برابر شوکهای نفتی نظامارزی شناور مدیریت شده که در آن درصد انحراف نسبت قیمتهای داخلی به خارجی و درصد انحرافتراز تجاری ملاک هدایت نرخ ارز رسمی قرار میگیرد،بهترین عملکرد را در هنگام کاهش صادرات نفت،در مورد ثبات متغیرهای هدف مزبور از خود نشان میدهد.
با توجه به مشکلات عدیده اقتصاد کشور در سطح کلان و لزوم اعمال کنترل ومدیریت بر ساز و کارها و مؤلفههای آن،نظام«شناور مدیریت شده»(که در آن درصد انحراف نسبتقیمتهای داخلی به خارجی با وزن 0/5 و درصد انحراف تراز تجاری نیز با وزن 0/5-،ملاک هدایت نرخارز رسمی قرار میگیرند)،میتواند گزینهای مطلوب باشد؛به ویژه اینکه قابلیت انعطاف و قدرت مانورکافی برای سیاستگزاران ارزی کشور به جای گذاشته و در صورت وقوع و انتقال شوکهای خارجی بهاقتصاد،به تعادل رسانیدن مجدد بخش خارجی اقتصاد با استفاده از ابزارهای این نظام محتملتر وآسانتر خواهد بود."