چکیده:
نظریه های رشد جایگاه ممتازی را برای سرمایه انسانی قایلند و انباشت دانش، مهارت و تجربه نیروی کار را به عنوان عنصری مهم در رشد و توسعه اقتصادی ارزیابی می کنند. بر این اساس، برای کشورهای مختلف برآوردهایی از میزان سرمایه انسانی صورت می گیرد که در تخمین معادلات رشد مورد استفاده واقع می شود. علی رغم اهمیت زیاد این موضوع، در ایران تاکنون تخمین مناسبی از سرمایه انسانی صورت نگرفته است. در این مقاله با روشی جدید، متوسط سالهای تحصیل نیروی کار به عنوان شاخصی از سرمایه انسانی، برای سالهای 1345 – 1379 برآورد گردیده است. نتایج به دست آمده در این تحقیق به دلیل استفاده از تعداد افراد شاغل به جای کل جمعیت، منظور نمودن تحصیلات آموزش عالی، در نظر گرفتن تغییرات نظام آموزشی کشور طی سالهای 1345 – 1379، استفاده از آمار واقعی دانش آموزان با احتساب کسانی که ترک تحصیل کرده اند به جای استفاده از نرخ ثبت نام و نیز منظور نمودن نرخ مرگ و میر، مهاجرت و نوسانات نرخ بیکاری در مقایسه با روش به کار گرفته شده از سوی بارو و لی (2000) از دقت و صحت بیشتری برخوردار است.
Human capital is an important ingredient of the new growth theory and، therefore its estimation has become a vital element for the growth regression models. In spite of this importance، an estimation of human capital has not yet been made for Iran. In this paper، the average years of education of the labor force of Iran، as a proxy for the human capital، has been estimated for the period 1966-2000. Because of using labor force instead of the population، the real number of students instead of enrolment rates، and taking into account the elements such as changes in the education system in 1966-2000، immigration، mortality، unemployment rates، the current research provides a more reliable result than those obtained by using conventional methods like Barro and Lee (2000).
خلاصه ماشینی:
"نتایج به دست آمده در این تحقیق به دلیل استفاده از تعداد افراد شاغل به جای کلجمعیت،منظور نمودن تحصیلات آموزش عالی،در نظر گرفتن تغییرات نظام آموزشی کشور طی سالهای1345-1379،استفاده از آمار واقعی دانشآموزان با احتساب کسانی که ترک تحصیل کردهاند به جای استفادهاز نرخ ثبتنام و نیز منظور نمودن نرخ مرگومیر،مهاجرت و نوسانات نرخ بیکاری در مقایسه با روش به کارگرفته شده از سوی بارو و لی(2000)از دقت و صحت بیشتری برخوردار است.
روش کلی محاسبه برای محاسبۀ سرمایۀ انسانی در سالهای سرشماری،با توجه به اینکه برای این سالها توزیع تحصیلاتنیروی کار موجود است،کافی است جمعیت شاغلی که در سطح معینی از تحصیلات قرار دارند را درسالهای تحصیلات شاغلان در سطوح آموزشی مختلف ضرب کرده و نتیجه را بر کل شاغلان تقسیمکنیم.
بنابراین با وجود این اطلاعات درپرسشنامههای جمعآوری شده،میتوان با استفاده از آمار خام بودجۀ خانوار،متوسط سالهای تحصیلشاغلان را برای نمونۀ انتخابی در بودجۀ خانوار محاسبه کرده و با توجه به اینکه نمونههای آماریبه گونهای انتخاب میشوند که نمودی از کل جامعه باشد تا بدین طریق بتوان نتایج به دست آمده را بهکل جامعه تسری داد،میتوان فرض کرد که متوسط سالهای محاسبه شده از این طریق،بیانگر متوسطسالهای تحصیلی شاغلان در کل کشور است.
روش دیگر،روش به کار گرفته شده از سوی بارو و لی(2000)است که در آن،متوسط سالهایتحصیل جمعیت بالای پانزده سال برای کشورهای مختلف و مقاطع زمانی پنجساله محاسبه شده استمبنای روش استفاده شده در تحقیق حاضر،روش بارو و لی است که از نظر دقت و قابلیت اعتماد بیشتردر موارد زیر دارای تفاوت با روش ذکر شده است: -به جای استفاده از آمار کل افراد بالای پانزده سال،در اینجا فقط افراد"شاغل"در محاسبات لحاظشدهاند که به معنای اعمال دقت بیشتر در برآورد است."