خلاصه ماشینی:
و از صنایع و بدایع و متانت عاری چه که اگر درین روزگار سخنوری مثل اینسخن در مجلس سلاطین و امرا عرض کند مستوجب انکار همگنان شود اما میشایدکه چون استاد را در او تار و موسیقی وقوفی تمام بوده قولی و تصنیفی ساخته باشدو بآهنگ اغانی و ساز این شعر را عرض کرده و در محل قبول افتاده باشد.
» ازین عبارات نیک پیداست که شعر عالی درنظر دولتشاه نظمی است که ازصنایع و بدایع مشحون1و بمتانت موصوف باشد و اینگونه سخن(نظم و نثر)از زمان استیلای ترکان سلجوقی و خوارزمشاهی که بدقایق و نکات باریک ادب فارسیوقوف نداشتند و فقط فریفتۀ طمطراق الفاظ و انسجام عبارات میشدند رواج یافت2بنابرین مؤلف تذکرة الشعرا حق داشته است بگوید که اگر شعری نظیر قصیدۀ رودکیدر عصر او در مجلس سلاطین و امرا عرض شود موجب انکار همگنان خواهد گردید،معهذا دولتشاه پس ار عبارات فوق چنین عذر خواسته: «القصه استاد را انکار نشاید کرد بمجرد این سخن بلکه او را در فنون علومو فضایل وقوفست...
»3 (1)ناقدان ادبیات اروپائی،اینگونه پیرایههای ادبی را مهمل دانسته بنام«بازی کلمات»خوانند.
(2)رجوع شود به«سبکشناسی»تألیف آقای بهار استاد دانشگاه ج ص 248-248 (3)و چون عوفی نیز در لباب الالباب خود قصیدۀ رودکی را ضمن ترجمۀ احوال او ثبتنکرده،آقای نفیسی احتمال دادهاند که وی نیز چندان عقیده باین اشعار نداشته است.
ر ک:رودکی ج 3 ص 963 حاشیه 1 پند زمانه {Sزمانه پندی آزادوار داد مرا#زمانه را چو نکو بنگری همه پندست#بروز نیک کسان،گفت،غم مخور زنهار#بسا کسا که بروز تو آرزومندستS}قرن چهارم-رودکی&%09805PVAG098G%