خلاصه ماشینی:
پدید آورد.
یک اثر مهم و برجستهای که به ادبیات فارسی بویژه شعری و شاعری فارسی بخشید همانا دارا بودن مذاق تصوف بوده است،تا آنوقت در اشعار فارسی جوهر اصلی سخنوری که عبارت از ابراز جوش و جذبات انسانی باشد هیچ یافت نمیشد و از اینرو یک آواز بیاثر و یا جسمی بیروح بوده است.
گرچه غزلسرائی آغاز شده اما چون بر یک احساس خلاف فطرتی بنیان نهاده بود بکلی از تأثیر خالی بلکه نامی هم از آن نبود.
زمانی که غزالی زبان فارسی را با تصوف آشنا نمود و در عروق و اعصاب ادبیات فارسی افکار و خیالات صوفیانه سرایت کرد از آنزمان در شاعری هم روح تازه دمیده شد و احساسات و جذباتی صحیح و واقعی پدیدار گردید.
خواجه عطار متولد در سال 315 که بانی این طرز شمرده میشود علاوه بر سادگی عبارات و الفاظ،افکار و خیالات تصوف را ادا نموده و جلال الدین رومی در آن حرارت و جوشی پدید آورده و بعد سعدی،حافظ،عراقی این شراب را بقدری تند و تیز کردند که حریفان را نه سرماند و نه دستار.
غرض در سخنوری فارسی این اثر سحرانگیز و روح فریبنده و جذابی که پیدا شده بوسیلهء تصوف بوده و ذوق مزبور هم که وارد زبان فارسی شده است تماما از برکت امام غزالی بوده است.
نکتهها اخلاق یک قسم تمول و دارائیست و از کلیهء ما یملک انسانی شریقتر و ارجمندتر است«ژرژ هربرت» اشخاص کوچک که دارای فکر کوتاه و محدودند همیشه نسبت بهمکاران خود رشک و حسد میبرند لیکن بزرگان واقعی در هر کجا باشند یکدیگر را پیدا میکنند و بهم احترام و محبت نشان میدهند.