چکیده:
این مقاله به بررسی نقش زبان در فرایند زندگی اجتماعی فرد میپردازد، و به
پرسشهایی، که در ذیل خواهد آمد، پاسخ داده میشود.1.زبان چگونه فرا گرفته میشود؟2.انسان چگونه(به واسطه زبان) میاندیشد؟3.نقش
تعاملات اجتماعی در زبان چگونه است؟هالیدی معتقد است که فرایند یاد گیری زبان و به
کار گیر آن، در کودک، در طی چند مرحله صورت میگیرد.1.فهم اشارهها و حرکتها، 2.فهم اصوات به مثابه دالها و مدلولهای ان، 3.استفاده
معانی آوایی در بافتهای محدود، مانند محیط خانواده، 4.قاعده مند کردن زبان آغازین 1
با ابزاره دستوری و بسط ذخیره لغوی، ویگوتسکی سه مرحله از توسعه گفتار و تفکر را
عنوان میکند:1.گفتار اجتماعی، 2.گفتار خود محوری، 3.توسعه گفتار درونی.برنشتاین، بر این
عقیده است که ساخت اجتماعی معین، رفتار زبانی معین را به وجود میآورد و متعاقب آن
ساخت اجتماعی معینی باز تولید 2 میشود.در این مقاله نظریه جامعی از ترکیب سه نظر
ارائه شده است که در آن دیدگاههای جامعه شناسی، زبان شناسی و روان شناسی هر یک سهم
خود را در توصیف کاملتر موارد ذکر شده ادا میکنند.
خلاصه ماشینی:
"به این ترتیب کودک به قدرت اصوات، که در مرحله نوزادی بی هدف بود، برای ایجاد ارتباط پی میبرد و همچنین درک میکند که با ترکیب اصوات خاص میتواند دالهای 3 خاص برای مدلولهای 4 ثابت و معانی خاص به وجود آورد، و هر گاه به مدلولهایی بر میخورد که شکل دال صوتی آن را نمیداند از خود دالهای خاص به قصد تفهیم منظور میسازد، و اشیا و اجسام پیرامون خویش را نامگذاری می کند.
در (1) Universal Grammer (2) Representation (3) Signifiers (4) Signified مرحله سوم کودک شکل آغازین زبان را به مثابه وسیله ارتباطی به کار میگیرد و الگوهای صوتی خاص را منطبق با کار کردهای خاص، درک میکند(هالیدی 1975، صص 101-75)از نقاط ضعف در شکل آغازین زبان دالهایی(مثل دادا، بوبو، گاگا و غیره)است که تنها در محیط خانه و در بر قراری ارتباط با اعضای خانواده میتوانند تبدیل به مدلولهای خاصی شوند.
اگر چهار مرحله فرا گیری زبان از دیدگاه هالیدی، و سه مرحله اندیشه را از دیدگاه ویگوتسکی اساس کار خود قرار دهیم و فرض کنیم که همه افراد بشر صرف نظر از شرایط متمایز کننده فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی 1 بنابر نظریه این دو دانشمند، زبان میآموزند و تفکر میکنند، این سؤال مطرح میشود که پس چرا گفتار افراد یک اجتماع به صور مختلف و با کیفیت زبانی گوناگو است و چگونه است که بعضی را خوش بیانتر و خوش فکرتر از دیگران میدانیم؟ قسمت اول سؤال را بازیل برنشتاین پاسخ داده است."