چکیده:
بحث انتثال جمعیتی در تحولات اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی سابقهای طولانی دارد،
مورخان، اقتصاددانان، جامعهشناسان بویژه جمعیتشناسان، هر کدام تناسب با رشته خود،
با بحث انتقال جمعیتی سر و کار دارند.منظور از انتقال جمعیتی تحولاتی است که در
پدیدههای باروری و مرگ و میر به وجود میآید و در نتیجه این تحولات جمعیت جامعه از
یک تعادل معین بیولوژیک به تعادل دیگر از نظر اقتصادی، اجتماعی میرسد.بنابراین
رشد جمعیت نه تابع رفتارهای زیستشناختی، بلکه تابع رفتارهایعقلگرایانهمیشود.در
این میان، مهاجرتها هم به عنوان عامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نقش بسزایی دارند.از
لحاظ علل یا عوامل این تحولات و نتایج آنها باید گفت ترکیبی از عوامل اقتصادی،
اجتماعی و فرهنگی منشأ این تحولات میشود و از سوی دیگر این تغییرات خود منشأ
تحولات اجتماعی و اقتصادی تعیین کنندهای میگردند. عوامل تاریخی نیز در این
تغییرات تأثیر بسزا دارند.محققان دیگری نیز، از جمله سرائی، مهاجرانی، و...مطالعاتی
در زمینه انتقال جمعیتی انجام دادهاند.
خلاصه ماشینی:
"منظور از انتقال جمعیتی تحولاتی است که در پدیدههای باروری و مرگ و میر به وجود میآید و در نتیجه این تحولات جمعیت جامعه از یک تعادل معین بیولوژیک به تعادل دیگر از نظر اقتصادی، اجتماعی میرسد.
از لحاظ پدیدهشناسی، انتقال جمعیتی را نتیجه تحولات اجتماعی-اقتصادی و فرهنگی باید دانست که در تغییرات باروری و مرگ و میر و در نتیجه اثرگذاری روی رشد طبیعی جمعیت منعکس میشود و از سوی دیگر خود منشأ آثار و نتایج اجتماعی و اقتصادی است.
اگر رابطه معکوس بین نوسازی جامعه و باروری وجود دارد دلیل آن این است که با توجه به عامل زمان و پیدا شدن نیازهای جدید از جمله ارتقای سطح زندگی، تغییر در الگوی مصرف، تقویت میل رفاهطلبی و بهبود شرایط زندگی، به عنوان متغیرهای اجتماعی، فرهنگی وارد معادله میشوند.
مثلا کاهش ابعاد خانواده و تعداد فرزند، نتیجه نیاز به ارتقا و بهبود زندگی، نه تنها برای فرزندان بلکه برای پدر و مادر نیز هست و این تابعی است از توسعه و پیشرفت اقتصادی (لندری، همان)به عبارت دیگر تغییرات ساختاری جامعه، یعنی انتقال از اقتصاد کشاورزی سنتی به اقتصاد صنعتی منجر به کاهش تعداد فرزند به صورت یک نیاز خود جوش در ذهن افراد، و کوچک شدن خانواده میشود(توتشتاین، همان).
مسأله مهمی را که در این زمینه میتوان مدنظر قرار داد عبارت است از سوق دادن امکانات و سرمایهها به سمت تولید و افزایش ظرفیتها برای تخقق حد مطلوب جمعیت 1 برای به دست آوردن قدرت اقتصادی و ایجاد توانایی و پتانسیلها برای برنامهریزیهای بلند مدتورسیدن به چنین وضع آرمانی با عقلانی کردن 2 معاش به عنوان یک الگوی زندگی در جامعه حاصل میشود و آثار آن نه تنها در حال، بلکه در آینده نیز انعکاس پیدا میکند."