چکیده:
سؤال اساسی این پژوهش چگونگی«بازنمایی»مفهوم«غرب»در مقالات دانشجویی است.این
تحقیق با هدف دستیابی به دلالتهای مفهوم«غرب»و صورتبندی گفتمانهای گوناگون حول
این مفهوم انجام شده است.بدین منظور مقالاتی از نشریات دانشجویی در فاصله سالهای
78-82 بررسی شدهاند.چارچوب نظری این پژوهش برگرفته از دیدگاه گفتمانی فوکو و استفاده از نظریات
ادوار سعید پیرامون گفتمان شرقشناسی است.روشی که در این تحقیق استفاده شده روش
تحلیل گفتمان است.یافتههای پژوهش معرف سه گفتمان«بنیادگرایی»، «دگرخواهانه»و«ملیگرایانه»بوده که
در هریک مفهوم«غرب»به گونهای متفاوت بازنمایی شده است.با این حال نتایج تحقیق نشان
میدهد که در سه گفتمان مذکور صرفنظر از تفاوتهای آنها در بازنمایی
مفهوم«غرب»تفاوت ماهوی میان«ما»و«آنها»یعنی«غرب»پیش فرض اولیه تلقی شده است.
خلاصه ماشینی:
"سعید در پی آن نیست که در نقد تقسیمبندیهایی چون شرق و غرب، وضعیتی ایدهآل را ترسیم کند که در آن چنین تمایزات و تقسیمبندیهایی وجود نداشته باشد، بلکه از نظر وی در جهان انسانی از چنین تقسیمبندیهایی گریزی نیست؛چه، تقسیمبندیهای دیگری نیز وجود دارند:شمال/جنوب، دارا/ندار، سفیدپوست/رنگینپوست؛اما آنچه مهم است، این است که دانش، خاصه دانشهای انسانی صرفا دستگاههای معتبر علمی و تولیدکننده معرفت عینی و حقیقی نیستند، بلکه در نظامهای ایدیولوژیک و روابط قدرت، تعریف، تولید و تفسیر میشوند؛و همین امر بازخوانی قرائت پیش فرضهای نسبت میان«خود»و«دیگری»را الزامی میسازد.
مقوله«بحران هویت»، در این متون آمده است که این مقوله مورد استفاده محافظهکاران به عنوان دستاویزی برای حفظ وضعیت موجود قرار گرفته است(متن شماره 14)و یا اساسا انکار شده است که بحران هویت به معنای دور شدن از فرهنگ خودی است همچنین تصریح شده است که پذیرش هویت ایرانی-اسلامی بر هویت غربی مزیتی ندارد(متن شماره 15).
در این متون غرب به دلیل ویژگیهایی که برای آن ذکر شده است، در آستانه فروپاشی معنوی است و اصلیترین دلایل متلاشی شدن آن عبارتند از:دور بودن از ساحت قدس، دین گریزی و ضدیت با دین، و انسان محوری(متون شماره 3 و 5)«فاقد اصالت و دارای خلاء معنوی»(متن شماره 12).
3-1-تفسیر بینالمتونی:(1 تا 12) براساس تعاریفی که این متون مقولات مورد تحقیق ارایه میدهند و پیش فرض اساسی آنها مبنی بر تقابل ماهوی میان اسلام و غرب، و تأکید آن بر هویت اسلامی به عنوان یگانه هویت مشروع و رهاییبخش است، در جهان غرب در حال اضمحلال و نابودی است."