چکیده:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و ارزیابی آثار «مسایل انتخاب و درونزایی» بر بازده آموزش است که از تصمیم افراد برای مشارکت در بازار کار و کسب تحصیلات رسمی ناشی می شود. برای این منظور، از تحلیل های آماری متناسب یعنی رگرسیون شرطی (برای مساله انتخاب) و فن متغیر ابزاری (برای مساله درونزایی)، و از داده های استخراج شده از آمارگیری ویژگی های اقتصادی و اجتماعی خانوار استان تهران (سال 1380) و سرشماری جمعیت سال 1991 آمریکا استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهند که: 1) آموزش یک سرمایه گذاری پر بازده است،
2) لحاظ کردن مسایل انتخاب و درونزایی در تحلیل های آماری، نتایج تجربی بازده آموزش را متاثر کرده و آن را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد و 3) نتایج نمونه استان تهران به طور کامل با یافته های حاصل از نمونه جامعه آمریکا منطبق است. بدین ترتیب، الگوواره یافته ها، مشابه و مطابق با تحلیل های نظری است؛ یعنی برآوردهای تجربی بازده آموزش- که مسایل انتخاب و درونزایی را نادیده گرفته باشند- تورش دار و ناسازگارند.
This articles aims at evaluating the effects of selectivity and endogeneity
problems on returns to education caused by individuals’ decision to attend
school and to participate in the labour market. We apply conditional
regression models (earnings functions) fo. tackle the problem of selection
bias and use instrumental variable technique to take into account the problem
of endogeneity. Using data from the Tehran’ province survey of socio-
economic characteristics 1380 and the U.S. current population census 1991,
we found that (1) return to education is positive and substantial, (2) taking
into account the problems of selection and endogeneity increases the returns
to education estimates, and (3) the findings of Tehran province sample are
similar to those of the U.S. sample. Therefore, the pattern of findings are the
same and also consistent with theoretical considerations stating that the
conventional estimates which do not deal with the problems of selection and
endogeneity produce biased and inconsistent results.
خلاصه ماشینی:
"3پرسش اساسی و قابل طرح این است که با فرض درست "مشخصشدن"قسمتهای دیگر الگو،آیا این ضریب برآورد مناسب و درستی از نرخ بازده آموزش میباشد یا خیر؟پاسخ درست منوط به ماهیت رفتار افراد تحت مطالعه است؛اگر وضعیت بهگونهای در نظر گرفته شود که افراد دارای تحصیلات رسمی،در صورت شرکت نکردن در برنامههای آموزش هم دریافتی بیشتری میداشتند،پاسخ این پرسش،منفی است؛یعنی در اینجا مسئله توانمندیهای ذاتی و تأثیر حذف آن بر جمله اخلال الگو (ui) و سایر شرایط مفروض،مسألهساز میشود.
برای نمونه در یک الگوی دریافتی،متغیر آموزش که به عنوان یک متغیر اصلی تلقی میشود،در نتیجهء فرایند انتخاب یادشده،با جمله خطای الگو ارتباط پیدا میکند و لذا یکی از فروض اساسی تحلیلهای آماری کلاسیک (یعنی Cov(x,e) )نقض میشود؛تحلیل آثار مسایل انتخاب و درونزایی از منظر اقتصادسنجی در قسمت بعد به تفصیل ارائه میشود.
برای رفع این نقصانها،این پژوهش با به کارگیری مبانی نظری-تحلیلی مسایل انتخاب و درونزایی(یعنی رگرسیون شرطی و فن متغیر ابزاری)و دادههای استخراج شده از آمارگیری مرکز آمار در مورد ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی خانوار(سال 1380 استان تهران)و همچنین یک نمونه از سرشماری جمعیت 1991 جامعه آمریکا،تأثیر مسایل انتخاب و درونزایی بر برآوردهای بازده آموزش برای شاغلین استان تهران را مورد ارزیابی قرار داده و نتایج به دست آمده را با یافتههای نمونهء آماری جامعه آمریکا مورد مقایسه قرار داده است."