خلاصه ماشینی:
در این دیدگاه،گسترش مبانی اسلامی در ماهیت و قوام دانشگاه،یعنی سرفصلها و مطالب درسی و به ویژه برنامههای آموزشی و پژوهشی در مقطع کلان،نشدنی است و در صورت میسر بودن،یک تحول واپسگرایانه و مرتجعانه است و با فنآوریهای جدید ارتباطی ندارد و پیشرفت علم را در قالب همان سیاق و سلیقهای میخواهد که احیانا توجهی به نیازها و گرایشهای انسانها و امور دنیوی ندارد و حد اکثر و تنها در مقام تأیید حکمتها،مبانی دینی و قوانین الهی،علم را در بستر تجربه به خود میخواند؛ولی در مقابل،خود چیزی به علم اعطاء نمیکند و در نتیجه علم از این دادوستد یکسویه، طرفی برنمیبندد.
موضوع اصلی دانشگاه یعنی«علم»،موقعیت و اهمیت تام و تمامی در این فرهنگ دارد و با مضامینی چون: حیات دل،وسیلهء هدایت،نگهبان انسان،میراث پیامبران، معرفی شده است؛چرا که آموزههای اسلامی با یافتهها، دستاوردها و ستون دین و کمال انسان،تشبیه و تعبیر شده است.
همین عده بر القای این باور هستند که در اسلامی شدن دانشگاهها قرار است همه تفکرات و آراء و نظریات دانشگاهیان در قالبها و مدلهای پیشساخته و از قبل تعبیه شدهای ریخته شده و مطابق با اندازهها و شاخصهای قالب که در حد و قواره جامعه و مخصوصا مطلوب«حکومت»است،فرآوردهها و«مصنوعات»فکری را به تعداد«انبوه»تولید کند.
رواج شایعاتی چون برخورد دانشگاه با فلان استادی که رعایت دانشگاه اسلامی مجموعهاست که از دانش و خلاقیت و تجربه و ذهنیت عالی انسانها به اضافه اخلاق و جهت صحیح این حرکت تا مقصد نهایی نشأت گرفته است.
به فرموده مقام معظم رهبری: «دانشگاه اسلامی مجموعهای است که از دانش و خلاقیت و تجربه و ذهنیت عالی انسانها به اضافه اخلاق و جهت صحیح این حرکت تا مقصد نهایی نشأت گرفته است».