چکیده:
در واپسین دهه های قرن بیستم فرآیندهای گوناگونی موجب شکل گیری پدیده ای به نام «شهری شدن فقر » یا «فقر شهری» شد که یکی از بازتابهای کالبدی آن در ساختیابی سکونت گاههای غیر رسمی تبلور یافته است.
خلاصه ماشینی:
"در حالی که بنا بر برآوردهای موجود از یک میلیارد نفلر افراد فقیر،بیش از هفتصد و پنجاه میلیون نفر در نقاط شهری سکونت دارند که از سرپناه مناسب و خدمات پایه محروماند،حدود سی و هفت در صد جمعیت شهری کشورهای در حال توسعه در بخش غیر رسمی شاغل هستند و یک چهارم خانوارها در فقر به سر میبرند(200 Unchs, ).
شهرهای مردم قرن بیست و یکم:دیدگاهی منطقهای درباره فقر شهری در آسیا نوشته مری راسیلیس( Mary Racielis )از جمله مقالههای ارائه شده در این نشست بود که پدیده موسوم به حاشیهنشینی و به عبارت دیگر سکونتگاههای غیر رسمی یا نابسامان را در چارچوب گسترش فقر شهری و فقدان سیاست روشن مدیریت شهری برای پاسخگویی به نیازهای گروههای کم در آمد شهری ارزیابی کردند.
نظر به اینکه معمولا نگرش غالب به اسکان غیر رسمی بیشتر معطوف به مباحث آسیبشناسی اجتماعی است و کمتر به این نکته توجه میشود که گروههای کم در آمد شهری و منابع انسانی و مادی آنان بخشی از روند توسعه شهری(و البته بخش پیچیده آن)است و توانمند ساختن آنان بر کارآمدی روند توسعه شهر میافزاید.
3)تکاپوی کم درآمدان یا فقرای شهری در عین حال که میتوانیم تأثیر فقر را بر کم در آمدهای شهری تعمیم دهیم، تدوین راه حلها مستلزم درک بهتر این نکته است که چگونه برخی گروههای کم درآمد میتوانند از عهده تأمین زندگی خود برآیند و انعطاف شگفانگیزی را در عرصه به نمایش گذارند."