چکیده:
اگرچه پس از وقوع بلایای طبیعی همهء جمعیت یک شهر،روستا یا منطقه آسیب میبینند اما برخی از آنان به دلیل ویژگیهای جسمانی،شرایط فرهنگی و یا موقعیت اقتصادی،بیش از دیگران متحمل خسارت و آسیب میشوند.کودکان از جمله گروههای جمعیتی هستند که در فجایع طبیعی سخت در معرض خطر قرار میگیرند.مقالهء حاضر میکوشد ابعاد شرایط مخاطرهآمیز کودکان و واکنشهای آنان را پس از حوادث غیر مترقبه توضیح دهد و راه کارهایی را به منظور مداخله در بحران با توجه و تأکید بر امدادرسانی ارادئه کند.
خلاصه ماشینی:
"هنگامی که مسائل مشخص شدند،اهداف زمانبندی شده و امدادرسانیهای ویژهء مرتبط با داغدیدگی، همچنین درمان و مدیریت درمان میبایست با همکاری سایر دستگاههای مراقبتکننده و مسئول برای اقدامی واحد به منظور رفع مشکلات کودکان(اعم از آن که مشکلات ربط مستقیم با فاجعه داشته باشند و یا مشکلات از نوع جنبی باشند)به کار بسته شوند.
غفلت از اقدامات سریع و به موقع در فاجعه و بلایا،و عوارض آنها نظیر داغدیدگی و سوگ کودکان،تعیینکننده و اثرگذار خواهد بود؛چرا که در کوتاه مدت علائم مصیبت باقی میمانند یا بدتر میشوند و حتی ممکن است کودکان خود را مقصر بدانند و در باب مرگ دیگران و پیدایش فاجعه،احساس گناه داشته باشند.
ارزیابی مستمر و طولانی مدت هواره مورد نیاز است تا مشخص شود آیا اقدام و روش جدیدی لازم است؟همچنین لازم است والدین آگاه و کارآمد با حمایتهای اجتماعی،درمان مناسب و مراقبتهای هدفمند،تأثیر شگرف خود را در کاستن استرس و داغدیدگی نمایان سازند،همچنین علائم آسیبدیدگی را بکاهد و کارکرد و توان این کودکان را در کوتاه مدت یا بلند مدت ارتقاء دهند."