چکیده:
یکی از بزرگترین حوادث غیر مترقبه در سالهای اخیر،در جمهوری ارمنستان رخ داد.مقالهء حاضر با بررسی مطالعات گستردهای که پس از وقوع حادثه در این کشور انجام شده،ضمن ارائهء گزارشی مستند از آثار و پیامدهای روانی حادثه بر کودکان،روشها و اقداماتی را که به منظور کنترل و درمان عوارض روانی صورت گرفته مطرح کرده است.نکتهء مهم و حائز اهمیت در این مقاله نشان دادن عوارض حاصل از سیاستهای پس از وقوع حادثه است که دامنگیر کودکانی شد که یا بیسرپرست شدند و یا پدر و مادر را گم کردند.
خلاصه ماشینی:
"گزارشهای میدانی چهار ماه بعد از زلزله که از طرف روانشناسان و روان پزشکان مرکز پزشکی دومونده و سانزفرونتیرز تهیه شد،مشکلات فراوانی را در کودکان سه تا هجده سال نشان داد که عبارت بودند از:مشکلات رفتاری،پنجاه و هفت و یک دهم در صد(75/1%)،ترسها و هراسها،چهل و هشت و سه دهم درصد(84/3%)، آشفته خوابی چهل و یک و یک دهم در صد(14/1%)و اضطراب و افسردگی،بیست و دو و یک دهم درصد(22/1%)(مورو 4991).
ارزیابی دیگر دو سال و نیم بعد از زلزله با آزمایش چهل و نه کودک یازده تا سیزده سال،انجام شد که نشان داد آن کودکان ارمنستانی که زنده ماندن و هیچ گونه خدمات درمانی روان شناختی دریافت نکرده بودند،هنوز خوابهای وحشتناک اوج گیرنده میدیدند و احساس گناه،افسردگی و ناامیدی داشتند.
توانایی کودکان(جوانتر)برای تجربهء مجدد و پردازش مجدد آسیب،از راه یادآوری و به زبان آوردن،بعدها با رشد آنها رخ میدهد؛از اینرو مطالعهء بازماندگان نوباوه (N 90) ،سن بالای چهار سال)نشان داد که شش ماه بعد از زلزله پنجاه و سه دهم درصد (35/3%)آنها از آنچه شخصا طی زلزله تجربه کرده بودند،یادآوری زبانی داشتند.
,1996-1997) برای این کودکان آستانهء سن فراخوانی تجربهء آسیبزا در زمان زلزله دو سال بود و شکلهای رفتاری یادآوری فاجعه هنوز به وفور در آنها مشاهده میشد:نود در صد(09%)آنها رفتارهای اجتنابی،برانگیختگی شدید و واکنشهای ترس غیر معمول داشتند،چنان که سی و چهار و چهاردهم در صد(43/4%)آنها کم و بیش صدمات زلزله را نقاشی یا بازی میکردند و هجده و نه دهم در صد(81/9%)نیز خواب این موارد را میدیدند."