چکیده:
موضوعلوگوس[به تصویر صفحه مراجعه شود]
یکی از مهمترین مباحث مطروحه در علوم انسانی و معارف الهی است.این موضوع در
حوزههای مختلف معرفت، اعم از فلسفه، عرفان، کلام، کیهانشناسی، آفرینش و...مطرح
بوده و هست.این مفهوم در یونان با عنوان لوگوسدر عهد عتیق، ممرا]Memra[و گاه
حکمت]sophia[در مسیحیت و اسلامکلمهو در سایر مکاتب الهی و بشری، با عناوین دیگر،
مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این مقاله، مفهوم و تاریخچه موضوع، همچنین نظر
صاحبنظران در این زمینه، مورد بررسی قرار گرفته است.در قرآن مجید بیش از هشتاد
بارکلمهو مشتقات آن بکار رفته است و این خود اهمیت موضوع را نشان میدهد.این
موضوع یکی از ارکان عرفان اسلامی، مخصوصاعرفان ابن عربیاست.قسمت دوم این مقاله که
شامل مباحث مربوط به بهبود، مسیحیت و اسلام است در شماره آینده نشریه علمی چاپ
خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"36 پیش از آنکه مستقیما با مراجعه به قطعات به جای مانده از هراکلیتوس، نظر او را درباره لوگوس استخراج کنیم، مناسب است اشاراتی به برداشت گروهی از اهل تحقیق در زمینه این اصل اعتقادی فیلسوف مورد بحثمان داشته باشیم.
فرانکفورت، ویلسون و یاکوبسن معتقدند که نظریه لوگوس هراکلیتوس کوششی است در جهت فهم و درک طبیعت و عالم وجود به عنوان یک کل، که البته گامهای اولیه این کوشش توسط مردم خاورمیانه برداشته شده، اما تلاش آنان قالبی اسطورهای داشته است.
37 بنابر این در مجموع، چنین به نظر میرسد که فرانکفورت و همفکرانش، لوگوس هراکلیتوس راعقلمعنی کردهاند عقلی که عالم را به عنوان یک کل زیر سیطره گرفته است و نمونه کوچک آن، در آدمی مشهود است.
عمدهترین تفاوت لوگوس هراکلیتوسی با نوس آناکساگوراس، در همین واقعیت نهفته است که نوس)vous(، واسطه میان خدا و جهان، اصل نظام دهنده عالم و عقل الهی است، حال آنکه لوگوس، واسطه نیست.
تغییر، تحول و دگرگونی ظاهر عالم است، و مربوط به جهان مشهود میشود، اما آنچه واقعی است و در ورای این همه تحول و دگرگونی وجود دارد، همان وحدت و یکسانی و هماهنگی است.
88 اما تقریبا در تمام قطعاتی که فیلسوف از لوگوس حرف زده است، از یکسانی 89 و اشتراک لوگوس در همه اجزا و عناصر عالم 90 سخن گفته است، حتی از یکی از قطعات او میتوان این معنی را در مورد خدا استنباط کرد.
همه چیز در حوزه قدرت اوست، حتی قضا و قدر اما در نگرش آریائیان، این خدا(خدایان)است که گرفتار و اسیر چنگال قضا و قدر-یا به عبارت دیگر-قانونمندی حاکم بر عالم هستی است."