چکیده:
جهان سوم شامل کشورهایی میشود که غالبا دارای فرهنگ و تاریخی غنی
بودند.بسیاری از این فرهنگها یا برخی از بین رفتهاند و یا به انزوا کشیده
شدهاند.بر اثر پیدایش روابط جدید سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در بعد بین المللی،
فرهنگ این جوامع تحت شرایط جدیدی قرار گرفته که عمدهترین مشخصه آنتقلیداست.این
امر سبب شده که اغلب کشورهای جهان سوم برتری کشورهای صنعتی را به راحتی بپذیرند.لذا طبیعی است که کشورهای دسته اخیر مایل باشند که معنویت و دانش جهانی، جهت
دلخواه آنان را داشته باشند.برای احیاء فرهنگی در کشور- های جهان سوم که برای آنها
امری ضروری است، کسب استقلال واقعی در زمینههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سایه
اعتماد به نفس و اطمینان نسبت به آینده است.اگرچه به علت متفاوت بودن شرایط هر کدام
از این کشورها، الگوی واحدی متصور نیست، ولی یک نیاز مشترک برای این کشورها وجود
دارد و آناستقلالاست اگر این کشورها بتوانند روابط فرهنگی بین خود را تقویت کرده
و از تجارت یکدیگر مخصوصا کشورهایی که تحولات عظیمی در آنها بوقوع پیوسته استفاده
کنند، راه رسیدن به هدف را هموارتر خواهند ساخت.سازمان فرهنگی یونسکو که در ابتدا
دارای رسالتی بزرگ بوده تحت شرایطی میتواند محل تلاقی فرهنگ ملتها باشد.نگاهی اجمالی بر وضعیت موجود-جهان سوم کشورهائی را در برمیگیرد که از لحاظ
فرهنگ، بسیار غنی بوده و دارای تاریخی با عظمت و گذشتهای پرفراز و نشیباند.آثار
تمدنی که هر از چندگاه بر اثر تحقیقات محققین مختلف بدست میآید، حکایت از سر-
گذشتی احترامآمیز میکند.
خلاصه ماشینی:
"اگرچه به علت متفاوت بودن شرایط هر کدام از این کشورها، الگوی واحدی متصور نیست، ولی یک نیاز مشترک برای این کشورها وجود دارد و آناستقلالاست اگر این کشورها بتوانند روابط فرهنگی بین خود را تقویت کرده و از تجارت یکدیگر مخصوصا کشورهایی که تحولات عظیمی در آنها بوقوع پیوسته استفاده کنند، راه رسیدن به هدف را هموارتر خواهند ساخت.
کلود- لوی اشتراوی در این باره میگوید:بشریتی که در یک نوع زندگی واحد مخلوط شده باشد غیر قابل فهم و درک خواهد شد چرا که که در چنین صورتی بشریت حالت تجرد پیدا خواهد کرد، 8 چگونه باید برای احیاء فرهنگی تلاش کرد؟ کشورهای جهان سوم دارای یک، مشخصه فرهنگی مشترک هستند و آن این است که نوعا مصرف کنندهای مقلداند.
ج-سرانجام سیستم بین المللی اطلاعات که در بر گیرنده اطلاعات و دانشهای فنی، روشهای علمی و نظایر آنها است باید گسترش یابد، به گونهای که کشورهای جهان سوم به تناسب میزان توانایی خود در این سیستم سهیم باشند و این امر قابل تحقق نیست مگر با به دست آوردن استقلال سیاسی و اقتصادی در مرحله اول.
ولی باید به این نکته مهم نیز توجه کرد که گر چه یونسکو به عنوان یک مرکز مهم فرهنگی بین المللی رسالتی بزرگ را در ابتدا برای خود قائل شده است، اما بنا به تجارب تاریخی، دامنه نفوذ اقتصادی و سیاسی قدرتهای بزرگ اقتصادی به قدری است که حتی این سازمان فرهنگی جهانی نیز بیتاثیر از آن نمانده است."