چکیده:
اهمیت دیدگاه فلسفی ملاصدرا آن است که جهان مادی، به ویژه مادیت، بستر خلقت و سیر تکاملی انسان به سوی تجرد محض می باشد. از آنجا که بر اساس نظریۀ حرکت جوهری، تمام عالم مادی دارای حرکتی تدریجی از مادیت به سمت تجرد کامل است، نفس انسان نیز دارای همین حرکت جوهری است. بدین سان، پیش فرض های این مقاله چنین است: اولا، حرکت جوهری حرکتی تدریجی و مستمر است که در کل جهان هستی سریان دارد. ثانیا، نفس انسان جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا است چرا که در نظریه ملاصدرا انسان در ابتدای خلقت موجودی جسمانی است و جنبه روحی ندارد. نفس انسان تنها در صورت حیات در این دنیای خاکی است که مراحل تکامل خود را طی می کند و از مادیت به تجرد می رسد. مقاله حاضر بر آن است که به تبیین چگونگی و ماهیت تکامل در ماده و جسم و نیز تبدیل آن به تجرد تام که هدف خلقت است و انسان هم در این سیر قرار دارد، بپردازد.
خلاصه ماشینی:
"ملاصدرا از دید انسانشناسی فلسفی، که مورد نظر این مقاله است، نظریههایی بدیع و کاربردی دارد که حتی برخی اصول علوم طبیعی را نیز درباره انسان تبیین مینماید؛ اصولی چون حرکت جوهری، خلقت زمانی عالم، حدوث جسمانی نفس انسان، بقاء روحانی نفس و خلق مدام درعالم هستی و انسان، بر روی هم چهارچوب نظری وعلمی را فراهم میآورند که مسیرآفرینش، زندگی و سرانجام، نهایت انسان را ترسیم مینمایند.
( 1410، 101) از سوی دیگر، در نظر ملاصدرا، با توجه به ماهیت زمان نیز میتوان به حقیقت حرکت در جوهر شیء مادی آگاهی یافت؛ زیرا در این دیدگاه، زمان بعد چهارم ماده به شمار می آید که ذاتی هر جسم مادی است؛ مادیت ملازم و مقارن زمانمندی است و لذا زمانمندی اجسام، نوعی امتداد در هستی آنها را در طول زمان نشان می دهد و حکایت از حرکتی عمیق و جوهری در ذات اشیاء مادی دارد؛ چراکه زمان خود امری سیال و غیر قار است که ذاتیت آن در مادیات، وجود امری سیال و متحرک را در ذات مادیات نشان می دهد.
این نکته بیان دیگری از خلق مدام و خلق جدید به شمار میآید؛ رابعا وجود سیر تکاملی حرکت جوهری در هستیهای مادی، باید مبدأ و معاد آنها را ترسیم نماید که ملاصدرا از آن به حدوث زمانی عالم، حدوث جسمانی نفس بقاء روحانی آن، تجرد عالم طبیعت در نهایت سیر تکاملی آن و معاد جسمانی برای انسان یاد میکند این مسائل در ادامه با محوریت انسان تبیین میشود."