خلاصه ماشینی:
"در همین دوره شخصیتهای برجسته چون قائم مقام فراهانی و میرزا تقیخان امیرکبیر، با توطئه و خیانت شاهان قاجار به خون در غلتیدند و از صحنه سیاسی ایران محو شدند این دو موضوع (جنگ خارجی و فتنه داخلی) بیانکننده شدت وخامت زمانه زندگی مرحوم سیدجعفر کشفی است.
در واقع سیدجعفر در دورهای میزیست که مجتهد نه در حکومت و نه در میانه مردم از «قرب» لازم برخوردار بود، شاید از همین روست که سیدجعفر وقتی با فتنه وهابیت در نجف مواجه میگردد، آنجا را به سوی ایران ترک میکند ولی در ایران هم نمیتواند بماند بار دیگر راهی نجف میشود و در نهایت در یک شهر کوچک و دور از چشم «جویندگان علم و معرفت» عمر را سپری مینماید.
آراء و نظریات سیدجعفر کشفی سیدجعفر دارابی کشفی، مثل هر حکیم تاریخ ایران «ذوالفنون» بوده و لذا در اکثر عرصههای علمی صاحب اثر یا آثاری است او گاهی دست به قلم برده و در مقام یک عارف «سنابرق» را برای شرح دعای رجبیه نوشته، او در دعوای کلامی دوره شیخیه، رساله «الرق المنشور فی معراج نبینا المنصور» تحریر کرده است.
اما با دقت بیشتر در آثار مرحوم کشفی به وضوح در مییابیم که محبوب و مطلوب او «ولایت فقیه» بوده ولی چون اوضاع زمانه و تفرقه میان علما را مناسب این موضوع نمیدانسته به حداقل که تفکیک میان حوزه سلطانی از حوزه علمی در حکومت است رضایت داده است و این فقط او نیست که به چنین اقتضایی تن داده، بلکه بیش از او مرحوم میرزای قمی در کتاب «جامع الشتات» از دیدگاه دومنصبی حمایت میکند و با صراحت بیشتری از «دو مرجع سیاسی و دینی» سخن میگوید."