چکیده:
حداقل در طی سه دهه، تحقیقات کمی بر حوزه تعلیم و تربیت به طور عام و آموزش عالی
به طور خاص حاکم بده است.تعدادی از صاحبنظران آموزش عالی با روشهای کمی به عنوان
یگانه ابزار اصلی که از طریق آن بتوان مطالعات اجتماعی و آموزشی را به مرحله اجرا
درآورد مخالفت نمودهاند.آنان بر این باورند که روش کمی خاص که صاحبنظران آموزش
عالی به آن خو گرفتهاند ممکن است بسیار محدود و سطحی باشد.و نیز بسیاری از مطالعات
آموزش عالی درک پدیدهها را در پس اعداد، نمودارها و جداول منعکس نمیسازند و برای
برنامهریزی و سیاستگذاری سودمند نمیباشند.این مقاله انتقادات صاحبنظران نسبت به
روش حاکم را مورد بررسی قرار میدهد و خاطر نشان میسازد که در اکثر مطالعات، عنصر
انسانی، که در پیچیدگیهای زندگی روزمره و دیدگاههای گوناگون افرادی که در آموزش
عالی فعالیت میکنند یافت میشود، غایب است.نویسنده از یک روش کثرت گرا حمایت کرده
و جهت ارتقای قابلیت اطمینان تحقیقات در حیطه آموزش عالی، انجام چهار فعالیت را
پیشنهاد نموده است.
خلاصه ماشینی:
"این روش تحقیق، که از آن تحت عناوینی همچون اثبات گرایی 2 ، تحقیقات کمی 3 ، تجربه گرایی محض 4 ، رویکرد روانشناختی 5 ، تحلیل گرایی 6 ، و یا اصالت علم 7 یاد شده است، فرض میکند که رهیافت علمی با استفاده از تجزیه و تحلیل آماری، دقیقترین و کار آمدترین راه برای شناخت جامعه و نهادهای آن است.
جان میلام(John Millam,1991)با تحلیل پنج نشریه اصلی پژوهشی درباره آموزش عالی که طی سالهای 1986 تا 1989 منتشر شده است به این نتیجه رسید که«روشهای کمی به مقدار زیادی مورد استفاده قرار گرفتهاند»و نیز«تعداد اندکی از مقالات در ارتباط با برخی از موضوعات اصلی و مهم آموزش عالی بوده است»(ص 657).
فرض بر این است که رویکرد اثبات گرا در نهایت درک بهتری را تولید میکند و تعداد زیادی از داوران پیشتاز تحقیقات آموزش عالی نیز آن را یگانه روش متقن و قابل اعتماد پژوهش تلقی مینمایند.
(ص 29)این اولویت در پژوهش که امروزه در نظر بسیاری از پژوهشگران و صاحبنظران آموزشی عالی به اصلی مقدس تبدیل شده است اینک از سوی شمار فراوانی از ناقدان به عنوان عامل فلج کننده تلاشهایی که در تغییرات و تحولات دانشگاهی مورد نیاز است تلقی میشود؛عاملی که موجب داوریهای خطا میشود و به دلیل آنکه بنای کار خود را بر فرض استقلال و عدم وابستگی (1).
پرسی بریج من(Percy Bridgman)، فیزیکدان برنده جایزه نوبل یکبار گفت:اصولا روش علمی محض وجود ندارد، اما ویژگی بارز طرز کار یک دانشمند این بوده است که حداکثر سعی را به کمک فکر خود انجام دهد و اسیر مرزها نشود(Qtd. in Mills,1956,P."