چکیده:
یکی از مهمترین مباحث مربوط به فرایند برنامهریزی درسی، بر اساس الگوهای ارائه
شده توسط صاحب نظران این رشته، تعیین ترکیب افراد و عناصر دستاندرکار تصمیمگیری
درباره برنامه است.این موضوع از آن حیث حائز اهمیت جدی است که نقش تعیین کننده در جهتگیری و کیفیت
محصول یا برنامه درسی دارد.به دیگر سخن میتوان انتظار داشت که به تناسب عناصر
انسانی صاحب نفوذ در این فرایند، برنامه درسی از خصوصیات، ویژگیها و کیفیت متفاوتی
برخوردار باشد.در این نوشتار پس از تبیین جایگاه بحث در قلمرو مباحث رشته برنامه درسی، به
تعرفی برخی الگوهای شناخته شده در این زمینه پرداخته شده است.به دنبال مباحث نظری و
در مقام دفاع از ترکیب پیشنهاد شده برای گروههای برنامهریزی درسی، به بررسی تاریخی
مختصری که نشان دهنده آثار سوء حاکمیت یک گروه خاص، یعنی متخصصان رشتهای و موضوعی،
بر این فرایند میباشد پرداخته شده است.همچنین از آنجا که به اعتقاد نگارنده در
ترکیب بهینه انتشار و عناصر دستاندرکار در اتخاذ تصمیم برای برنامههای درسی
معلمان شاغل باید از جایگاه ویژهای برخوردار باشند، خصوصیات و شایستگیهای معلمانی
که برای ایفای نیکوی این وظیفه باید مورد توجه قرار گیرند، تشریح شده است.
خلاصه ماشینی:
"این نوشتار در صدد آن است که جایگاه متخصصان و صاحبنظران رشتههای مختلف (1)-عضو هیئت علمی گروه تعلیم و تربیت دانشگاه تربیت مدرسعلمی در فرایند برنامهریزی درسی را از طریق ارائه ترکیب مطلوب یا بهینه گروههایی که در این فرایند باید حضور داشته باشند مشخص نماید.
نکته دوم از مجموعه نکات مورد توجه در این بخش آن است که هر قدر در نظامهای متمرکز برنامهریزی درسی، با استفاده از دستآوردهای علمی-نظری و تجارب عملی به ترکیب متعادل، مطلوب و بهینه گروههای برنامهریزی درسی نزدیک شویم و این گروهها نیز در فرایند برنامهریزی درسی با هیچ محدودیت و محظوری در تدوین برنامههای درسی مواجه نباشند و با دقت و درایت به این وظیفه مهم بپردازند، نمیتوان برنامه درسی ملی را به علت برخورداری از کیفیت مورد نظر مصون از دخل و تصرف محلی و منطقهای دانسته و اجرای به اصطلاح وفادارانه آن را از مجریان انتظار داشت.
[به تصویر صفحه مراجعه شود]شکل شماره 2:مدل شورت-فرایند برنامهریزی درسی[به تصویر صفحه مراجعه شود]شکل شماره 3:مدل سابار-فرایند برنامهریزی درسیترکیب بهینه گروههای دستاندرکار برنامهریزی درسیذکر این نکته در آغاز این بحث ضروری است که نگارنده قائل به مشارکت، و نه حاکمیت، متخصصان رشتههای گوناگون علمی در فرایند برنامهریزی درسی بوده و جا دارد پیش از معرفی ترکیب مطلوب، مشکلات، محدودیتها و نارسائیهای دیدگاههای که از حاکمیت این گروه جانبداری میکنند را مرور نمائیم.
نخست اینکه در پاسخ به پرسش اصلی مبنی بر جایگاه متخصصان رشتههای مختلف علمی در فرایند برنامهریزی درسی، اینجایگاه را باید از نوع مشارکت دانسته و حضور آنان را در کنار نمایندگان دو گروه دیگر، یعنی متخصصان برنامهریزی درسی و کارگزاران عملی تعلیم و تربیت مفید و مثبت ارزیابی کرد."