چکیده:
مقاله حاضر، بخشی از آرای گلدزیهر خاور شناس معروف مجارستانی در خصوص تعارض نصوص
قرآن کریم است در این نوشتار تلاش گردید تا یکی از نظریههای این خاور شناس بزرگ در
خصوص تعارض آیات مکی و مدنی از نظر موضوع دعوت بررسی گردد.وی ادعا کرده بود که دعوت محمد(ص)در دوران اولیه بعثت، به خویشان و نزدیکان و
مردم مکه خلاصه میشد، اما وقتی که به مدینه در آمد تعدیلی ماهوی در دعوت او پدید
آمد و همه مردم عالم موضوع دعوت او قرار گرفتند؛او اظهار داشت که پیامبر اسلام
نمیدانست که چه میکند!و نمیدانست که دین او فراگیر و جهان شمول خواهد شد و برای
همین آن را با اصول مناسب با چنین گستردگی مجهز نساخت.نویسنده کوشش کرده است تا ثابت کند که میان آیات مکی و مدنی قرآن از نظر موضوع
دعوت تعارضی نیست، و آیات مکی قرآن نیز مردم جهان را به اسلام فرا خوانده است.و
دین اسلام دین جهانی است و شبهات جهان شمول نبودن آن منتفی است.
خلاصه ماشینی:
"وی ادعا کرده بود که دعوت محمد(ص)در دوران اولیه بعثت، به خویشان و نزدیکان و مردم مکه خلاصه میشد، اما وقتی که به مدینه در آمد تعدیلی ماهوی در دعوت او پدید آمد و همه مردم عالم موضوع دعوت او قرار گرفتند؛او اظهار داشت که پیامبر اسلام نمیدانست که چه میکند!و نمیدانست که دین او فراگیر و جهان شمول خواهد شد و برای همین آن را با اصول مناسب با چنین گستردگی مجهز نساخت.
سپس فرمانده سپاه اسلام، به کاخ سفید فرود آمد و آن جا را نمازخانه ساخت، و نماز بگزارد 2 ، و این سخن خدا را در نماز بر زبان راند که: «چه بسا بوستانها و چشمهسارها و کشتزارها و مقام ارجمند، و وسایل کامرانی و زندگانی خوش و مرفهی که از خود به جای نهادند و ما آن را به وراثت قومی دیگر در آوریم» 3 نتیجه گیری از آنچه گذشت معلوم میشود که میان آیات مکی و مدنی قرآن از نظر موضوع دعوت تعارضی نخواهد بود و قرآن در دوران مکی مردم جهان را به اسلام دعوت کرده است و پیامبر اسلام(ص)، از همان آغاز جهانی بودن اسلام را مدنظر داشته و آن را با اصول مناسب آن مجهز ساخته بود."