چکیده:
پاسخ به فشار روانی یک روند پیچیده در زنان و مردان است اما تفاوتهایی بین دو
جنس یافته شده است.بر جستهترین این تفاوتها اینست که پاسخ فیزیولوژیکی زنان به
فشار روانی در طول مسیر مغز غده فوق کلیوی از نظر کیفی با مردان متفاوت است و زنان
بهنگام تجربه فشار ذهنی با سطوح اپینفرین کمتری از مردان پاسخ میدهند با وجود این
برداشت ذهنی زنان از فشار وارده و درجه ناآرامی هیجانی که تجربه کردهاند بیش از
میزانی است که سطوح واقعی اپینفرین میتواند ایجاد کند.بعبارت دیگر زنان آستانه
تحمل کمتری برای تجربه تحریک جسمانی دارند.بعلاوه زنان کمتر از مردان در مخاطره
بیماریهای تهدیدکننده زندگی قرار میگیرند و سیستم ایمنی آنها از مردان فعالتر
است.علیرغم این برتریهای فیزیولوژیکی، زنان بهای روانشناختی بیشتری در قیاس با
مردان میپردازند و میزان آشفتگیهای روانی مانند اضطراب و افسردگی در آنها بیشتر
است.توجیهات مختلفی درباره علل این تفاوتها بعمل آمده که بیشتر متمرکز بر تفاوت
نقشهای اجتماعی در زنان و مردان است.
خلاصه ماشینی:
"بر جستهترین این تفاوتها اینست که پاسخ فیزیولوژیکی زنان به فشار روانی در طول مسیر مغز غده فوق کلیوی از نظر کیفی با مردان متفاوت است و زنان بهنگام تجربه فشار ذهنی با سطوح اپینفرین کمتری از مردان پاسخ میدهند با وجود این برداشت ذهنی زنان از فشار وارده و درجه ناآرامی هیجانی که تجربه کردهاند بیش از میزانی است که سطوح واقعی اپینفرین میتواند ایجاد کند.
نولن هوکسما 5 (1987 به نقل از فوجیتا و همکاران 6 1991) توجیهات زیستشناختی، رفتارشناختی و اجتماعی فرهنگی درباره علت تفاوتهای جنسی در فشار روانی را مرور و بررسی کرده و بر اساس آن نظریه جدیدی مطرح نموده که به تفاوت عملیات شناختی در زنان و مردان اشاره میکند.
همینطور، زنان بهنگام انجام وظایف شناختی دشوار واکنشهای چهرهای قابل ملاحظهتری از مردان نشان میدهند که برانگیختگی فیزیولوژیک شدیدتر در زنان است(والبوت 1 1991) سوگیری نقش جنسی زنان نیز با پیامدهای روانی فیزیولوژیک متفاوت از لحاظ میزان ترشح هورمونهای مغز غده فوق کلیوی مرتبط شناخته شده است.
برعکس سازگارکننده کمبازده با یک افزایش تدریجی بازده کاتهکولامین نسبت به تجارب فشار روانی پاسخ میدهد و سطوح اپینفرین بمدت طولانیتر در حد بالا باقی میمانند که این عمل منجر به استفاده بیش از حد از منابع فیزیولوژیکی غیر ضروری میشود که نشانه سازگاری روانی جسمانی ضعیفتر است.
(پاول 1 و انرایت 2 1990) قابل ذکر است زنان و مردانی که قربانی حوادث طبیعی میشوند تفاوتهای اندکی از لحاظ پاسخهای ایمنی و عصب غدد درونریز دارند و سطوح هورمونهای مربوط به فشار روانی آنها یعنی کورتیزول و اپینفرین بطور یکسان بالا میرود."