چکیده:
هدف اصلی نگارش این مقاله،بررسی و مقایسهی مراحل سهگانهی «عرفانی»،«فلسفهی تحققبخشی»و«فلسفهی گفتوگویی»در اندیشهی بوبر است.پس از تحلیل مراحل یاد شده و تبیین وجوه اختلاف آنها،در نهایت، یافتهها حاکی از آن است که در مرحلهی«عرفانی»،رابطهی«من و تو»در تفکر بوبر ظاهر میگردد،اما این رابطه،غیر از آن رابطهای است که بعدا در کتاب من و تو مطرح شده است؛زیرا آن رابطه،رابطهای است که در آن،طرفین با یکدیگر وحدت پیدا نمیکنند،بلکه پس از برقراری رابطه هم مستقل باقی میمانند؛اما در مرحلهی دوم،رابطهی«من و تو»ی مربوط به مرحلهی«تحقیقبخشی»از رابطهی «من و تو»ی مربوط به مرحلهی«عرفانی»متفاوت است و از جهتی نیز با رابطهی «من و تو»ی مربوط به مرحلهی«فلسفهی گفتوگویی»تفاوت دارد.رابطهی مربوط به مرحلهی«من و تو»ی تحققبخشی مانند رابطهی مربوط به مرحلهی «من و تو»ی عرفانی در قلمروی ذهنیت یعنی در درون فرد رخ میدهد و نه بین انسان و دیگری؛اما رابطهی«من و تو»ی مبتنی بر گفتوگو در بین موجودی با موجود دیگر رخ میدهد.پس رابطهی واقعی و حقیقی از نظر بوبر،رابطهی«من و تو»ی مربوط به مرحلهی«فلسفهی گفتوگویی»است.
Buber's thought. Like Wittgenstein's، has seen some changes and developments during his philosophical life. The trend in Buber's intellectual development is divided into three periods namely Mysticism، philosophy of Realization، and Dialogical philosophy. This paper addresses some of the key concepts related to Hasidism from Buber's point of view. It then elaborates on the concept of "Eternal Thou". In the final conclusion of the article it is shown that according to Buber، our relationship to God has dialogical pantheism as its main characteristic. It is also shown that pantheism is not consistent with Iranian Islamic mystical thoughts.
خلاصه ماشینی:
"او میگوید:«حرکت اولی پیشفرض حرکت دومی است و معتقد است که از این حرکت دو وجهی،جهان انسان پدید میآید؛زیرا فقط انسان میتواند یک«مخالف مستقل»88را درک کند،صرفا انسان میتواند جهان را موجود و در عین حال متعالی بداند و وحدت را آنگونه که فی نفسه است،درک یا تخیل کند و به درون رابطه با جهانی که خود به آن تحقق بخشیده است،وارد شود؛همین ورود به رابطه است که از طریق آن، میتوان انسان را به عنوان مقولهای که به واقعیت راه یافته است،تصور کرد و در همین وضعیت است که تاریخ روح آغاز میشود و انسان است که میتواند چنین فاصلهای را قایل شود؛زیرا انسان دارای دیدگاهی وسیع و گسترده نسبت به جهان است،درحالیکه حیوان دارای محیط و قلمرو محدودی بوده،لذا فاقد دید وسیع انسان میباشد»(71،ص:08).
اما این رابطه غیر از آن رابطهای است که بعدا در کتاب من و تو مطرح شده است؛زیرا آن رابطه،رابطهای است که در آن طرفین رابطه با یکدیگر«وحدت»پیدا نمیکنند،بلکه پس از رابطه هم مستقل باقی میمانند؛اما در مرحلهی دوم،رابطهی«من و تو»ی مربوط به مرحلهی«تحققبخشی»از رابطهی«من و تو»مربوط به مرحلهی«عرفانی»متفاوت است؛زیرا رابطهی «تحققبخشی»نه در لحظهی مجزای جذبه عرفانی و جدای از اشیا،بلکه در کلیت زندگی تحقق پیدا میکند و از جهتی نیز با رابطهی«من و تو»ی مربوط به مرحلهی«فلسفهی گفتوگویی»که در کتاب من و تو بیان میشود،متفاوت است؛زیرا رابطهی«من و تو»ی مربوط به مرحلهی«تحققبخشی»مانند رابطهی«من و تو»ی مربوط به مرحلهی «عرفانی»در قلمروی ذهنیت،یعنی در درون فرد رخ میدهد و نه بین انسان و دیگری؛اما رابطهی«من و تو»ی مبتنی بر گفتوگو در بین موجودی با موجود دیگر رخ میدهد.
buber,martin,(1988),hasidism and modern man,translated by maurice?s,friedman,harPer and row,humanities lnter Press lnter.
(1969),martin buber?s ontology,an analysis of l and thou,evanston,ln,northwestern:university Press."