چکیده:
نوشتار حاضر،پس از یادآوری نکات مهمی دربارهء جایگاه رسانه در حوزه و وضعیت تاریخی و کنونی نشریات دینی-حوزوی،پارهای از بایستگیهای منشورات حوزوی را برمیشمارد که عبارتاند از:وقار قلمی، نثر یا زبان معیار،مخاطبشناسی،تخصصگرایی،هماهنگی و همگرایی،و استفادهء بهینه از نشریات مجازی.در ذیل بحث از«نثر معیار»دربارهء نثر دینی و لوازم این نثر ویژه سخن رفته است.بخش پایانی مقاله،به ضرورت گسترش نشریات مجازی میپردازد و لوازم این رویکرد را نیز به بحث میگذارد.در بخش نثر دینی،به این نکتهء درخور،توجه میشود که مؤلفان دینی باید نثر گزارشگرانه را نیز تجربه کنند و تنها از شیوههای همدلانه یا خصمانه سود نبرند.
خلاصه ماشینی:
"دلیل توجه ویژه به منشورات زمانمند(مجلات و گاهنامهها)،نیاز شدیدتر آنها به چنین مقررات رسمی و عرفی است؛زیرا به گمان نگارنده،بسیاری از نشریات حوزوی،به دلیل اهتمام فراوان و جدی به ابلاغ پیامهای فوری یا مقابله با نقدها و شبهات،توجه کمتری به قالبها و زبان اثر خود میکنند و همین نکتهء باریک و ساده،مانع دستیابی آنان به همه مقاصد علمی و تبلیغی آثارشان میشود.
این تسریعات نیز آفاتی دارد که البته ویژه هیچ طبقه یا گروهی نیست؛اما آنچه نشریات حوزه را از این جهت آسیبپذیرتر کرده است،ویژگیهای ثانوی نویسندگان آنها است؛زیرا در حوزه، معمولا کسانی مینویسند که شغل شاغل و اصلی آنان نوشتن برای مطبوعات حوزوی یا غیر آن نیست؛بلکه از سر ضرورت و برای ادای دین یا اسقاط تکلیف مینویسند.
هستی و چیستی نثر دینی آیا به واقع متون و تحقیقات دینی،از نثری ویژه برخوردارند؟آیا افزون بر خصیصهها و خصلتهای محتوایی،نویسندگان دینی در قالبهای نوشتاری و حتی جملهسازی و عبارتپردازی نیز متفاوت عمل میکنند؟آیا تفاوت و تمایز نثرهای دینی منحصر در محتوای آنها نیست؟اگر بپذیریم که قلمزنی در حوزه علوم دینی، ویژگیهای خود را دارد،آنها چیست و چرا قلم دینی چنین خصلتهایی یافته است؟ این پرسشها و مانند آنها،دلمشغولی بسیاری از نویسندگان دینی است و همگی میکوشند پاسخهای روشنی برای آنها بیابند.
توصیه مهمی که نوشتار حاضر برای نویسندگان نشریات حوزوی دارد،آن است که مخاطبان خود را باید واجد ویژگیهای زیر بدانند تا از عهدهء ارتباطی منطقی و مؤثر با آنان برآیند: نخست آنکه نویسنده به تعبیر ریچارد فاینمن،باید خوانندهء خود را به گونهای تصور کنند که گویی هیچ نمیداند،اما باهوش است."