چکیده:
ایرانیان, سرزمین واقع در جنوب شبه قاره هند را دکن مینامیدند. گویا از گذشتهای دور، روابط مستحکمی بین ایران و دکن بوده است که اساطیر و تاریخ ایران از کهنترین ایام تا استقلال هند به طور مستمر به این روابط، اشارههایی دارد. این روابط در عصر ایران اسلامی نیز باقی ماند. اوج این روابط به عصر سلسله صفویه میرسد که حکومتهای شیعه دکن در خطبههای نماز جمعه نام شاهان ایران را به عنوان رهبران سیاسی جهان شیعه گنجانیده، دکن را بخشی از امپراتوری صفوی به شمار میآورند. طبیعی است که گسترش روابط سیاسی دکن با ایران، چه پیش و چه پس از شرف قبول دین مبین اسلام توسط ایرانیان، منجر به خلق آثار متعددی در خصوص تاریخ این روابط شده است.
خلاصه ماشینی:
"در واقع، نا آرامیهای داخلی ایران پس از حمله چنگیز و سپس تیمور و پس از آن جنگ قدرت بین قرهقویونلوها و آق قویونلوها نه تنها موجب کاسته شدن این روابط نشد، بلکه باعث گسترش دامنه نفوذ ایرانیان به دکن شد.
200 همچنین مهرهای ایرانی متعلق به عصر ایلام در سواحل غربی و جنوب غربی هند یافت شده است که به روابط تجاری بین ایران و هند در دوران باستان اشاره دارد.
با سقوط دولت هخامنشی شمار زیادی از ایرانیان به انگیزه حفظ دین و آیینهای خود یا به هند مهاجرت نمودند و احتمالا گروهی از این ایرانیان، هنرمند نیز بودند که برای شاهان سلسله ماوریا 207 کاخی چون تخت جمشید در ماتورا 208 بنا کردند.
5. مآثر قطب شاهی این کتاب توسط محمدبن عبدالله نیشابوری در خصوص سلطنت محمد قطبشاه (1013-1027 ق / 1612-1626م) نوشته شده است.
این کتاب به شماره Mss. 211 در کتابخانه موزه سالار جنگ در حیدرآباد هند ثبت شده است.
7. بساتین السلاطین این کتاب که در سال 1825م توسط ابراهیم زبیری با استفاده از کلیه کتابهای موجود در خصوص سلسله عادلشاهیه به رشته تحریر در آمده بود در سال 1830م به زیور طبع آراسته شد که یکی از مجلدات آن اکنون در اختیار اینجانب است.
به طور مثال با خلق داستانی که نژاد شاهان عادلشاهی را به خاندان سلطنتی عثمانی مرتبط و مربوط میسازد و این کتاب را به این دلیل نوشته که تباری شاهانه برای این خاندان خلق و آنها را برتر از دیگر خاندانهای حکومتگر هند کند، دچار اشتباه غیرقابل بخششی شده است.
Methuen and co Landon, 1928 Khodae , Persian elements in the culture art of bijapur."