چکیده:
این مقاله با تکیه بر تاریخ سیستان، درصدد تبیین شاخصه های هویت ایرانی و نقشی است که صفاریان پس از حمله ی اعراب در تجدید هویت ملی (ایرانی) به صورت نوین ایفا کردند. طبق تاریخ سیستان، صفاریان با کیاست و زیرکی خاصی، بین اعتقاد به دین اسلام و فرهنگ عروبت تمایز قایل شدند و از این طریق توانستند هویت ایرانی جدید را که از یک سو ریشه در فرهنگ و تمدن ایران باستان داشت و از دیگر سوی، ریشه در آموزه های دین جدید، تجدید نمایند. به سخن دیگر، ضمن حفظ دستاوردهای تمدنی گذشته و پذیرش دستاوردهای دینی جدید، مانع از آن شدند که اندیشه ی عربیت در عربی نمودن فرهنگ ایرانی توفیق حاصل نماید.
خلاصه ماشینی:
"از بینرفتن انسجام درونی ساختار سیاسی عناصر پایهای نظام ساسانی،از قبیلشاهزادگان،مرزبانان،نجبا،دیوانسالاران و موبدان از زمان هرمز چهارم به بعد کهبا قتل بزرگمهر و بیوفایی به سرداران برجستهای همچون بهرام چوبینه،سیاوش و غیره همراه است،اصولگرایی و جزماندیشی مذهبی،همراه با نقش روزافزونموبدان که آزادی اندیشه و تفکر را محدود کرده بودند،جنگهای طولانی ونافرجام خسروپرویز،و به تبع آن افزایش بار مالیاتی بر دوش رنجبران،علاوه برتلفات جانی و آثار ویرانگر،تضعیف امیران و پادشاهان مرزی که وظیفهی دفاع ازتهاجمات خارجی را داشتند مانند دولت مرزی حیره،کشتار دستهجمعی شاهزادگانساسانی به دست قباد دوم یا شیرویه و تهی نمودن جامعهی ایران از وجودشخصیتهای ارزنده چون«سوزن،قارن،مهران،هرمزان و غیره نوعی دشمنیانتقامجویانه به وجود آورده بود که در هنگام تنگناها و بروز خطرهای خارجی،مانع همکاری میشد.
حمزهخارجی،برای آنکه از احساسات ملی و میهنی مردم سیستان به نفع اهداف خویشبهره جوید،نسب خود را به کیانیان رسانیده کار او بالا گرفت،و علاوه بر سیستان،از کابل تا فارس و از خراسان تا دریای عمان را تحت امر گرفت و تا مدتهایمدید،برای دربار بغداد مشکلات فراوانی پدید آورد و سرانجام در سال 213 فوتکرد یا به قولی کشته شد،و به دنبال مرگ وی طاهریان به عنوان عمال خلیفه برسیستام مسلط شدند،اما نیروی مقاومت مردمی را،که به اقتضای روزگار و مصالحبا خوارج همراه شده بود نتوانستند در هم بشکنند.
و در زمان مستعین خلیفه عباسی و پس از مرگ منتصر از ترکانخورد،اینک خود را با قومی دیگر مواجه دید که استقلال وی را نشانه رفته بودند،اما سرانجام،آشفتگی سامرا که توسط ترکان در حوزهی خلافت،از قبل ایجاد شدهبود،این حسن را داشت که به پیدایش سلسلههای نیمهمستقل و مستقل در قلمروخلافت کمک کرد،که در رأس این سلسلههای مستقل ایرانی،صفاریان بود کهبرای اولین بار در قلمرو شرقی خلافت،بنیان امارت استیلا را گذارده،از اینطریق،مقدمات بازسازی هویت ایرانی را در شکل نوین فراهم ساخت."