خلاصه ماشینی:
"یزگرد سکندر امان اللهی بهاروند/محمد حسین پاپلی یزدی مرتضی فرهادی/کیانوش کیانی هفتلنگ میزگرد:عشایر و هویت ایرانی(1) کیده: {IBکشور ایران از نظر شاخصهای مهمی چون نوع زندگی،شیوهی غالب معیشت،میزانتبعیت از شرایط جغرافیایی و اقلیمی و ساختار فرهنگی-اجتماعی به سه جامعهیشهری،روستایی و عشایری تقسیم شده است.
کیانی:آقای دکتر اماناللهی با توجه به توضیحات و تعریفی که آقایدکتر پاپلییزدی از عشایر ارایه دادند،و تمایزاتی که برای این نوع زندگی وزندگی کوچنشینی برشمردند،لطفا حضرتعالی تعریف و تلقی خود را ازعشایر بیان نموده و ویژگی و شاخصهای آن را توضیح دهید؟ اماناللهی:سؤالی که شما مطرح کردید،در واقع بخش زیادی از آن در قلمروعلم انسانشناسی قرار میگیرد.
ولی به هرحال،زندگی عشایری،واقعیتی است کهدر طول تاریخ،از مادها و پارسها گرفته تا دولت مدرن در ایران وجود داشته وهمیشه اثر این نوع زندگی بر رفتار سیاسی حاکمان نیز دیده میشود؛تا جایی کهمیتوان مدعی شد که اکثر حکومتهای ایران،یا خود ریشه و منشأ عشایریداشتهاند،یا به کمک عشایر بر سر کار آمده و حکومت خود را تداوم بخشیدهاند ویا مدعی و رقیب آن بودهاند.
واقعیت امر این است که کوچنشینی بزرگ و گسترده را نمیتوان به جغرافیایایران،ضعف منابع طبیعی و فقر مراتع و علفزارها نسبت داد یا مدعی شد که انسان&%01731MMFG017G% ایرانی با هوش نبوده و نتوانسته است فکرش را به کار اندازد و زندگی یکجانشینیدر روستا و شهرنشینی را در آغازین روزهای تاریخ رونق بخشد و فقط کوچنشینیرا بین نقاط حاصلخیز و غیر حاصلخیز رایج کرده باشد؛در صورتی که به اذهانهمهی مردم دنیا،ایرانیان آنقدر باهوش هستند که توانستهاند انواع دام و گیاهانیمثل گندم و جو را اهلی کنند."