چکیده:
این مقاله به دنبال بررسی چگونگی پیدایش و شکلگیری هویتهای جدید منطقهای در استان خوزستان تحت تاثیر فعالیتهای شرکت نفت با استناد به آثار داستاننویسان خوزستانی است. نویسنده ابتدا محدوده جغرافیایی پژوهش را که شامل مناطق نفتخیز خوزستان بوده، روشن کرده و به تعریف داستان و ادبیات داستانی پرداخته است؛ سپس بازتاب تحولات اقتصادی و اجتماعی فعالیتهای شرکت نفت را در آثار داستاننویسان خوزستانی نشان داده است.
کوشش شده است که نقش هر یک از این تحولات در شکلگیری هویتهای جدید نشان داده شود. در پایان نیز با بررسی مسایل فرهنگی بهطور مشخص به مقوله هویتهای جدید پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"محلات نیزبر اساس وابستگیهای صنفی یا طایفهای در اطراف این نهادها شکل میگرفتند(اشرف،1353:19)؛اما معیار و مبنای شکلگیری شهرهای مدرن خوزستان یا دقیقتر بگویمشرکت-شهرهای نفتی فقط نیازها و الزامات صنعت نفت و شرکت نفت ایران وانگلیس بود.
&%01916MMFG019G% )آثار اجتماعی1-تغییر در انگارههای قشربندی اجتماعی الزامات طبقاتی و نژادی نه فقط در مهندسی و معماری شرکت-شهرها در نظرگرفته میشد؛بلکه چگونگی استفاده از امکانات رفاهی مختلف نیز بر همین اساسطراحی شده بود.
)آثار اجتماعی1-تغییر در انگارههای قشربندی اجتماعی الزامات طبقاتی و نژادی نه فقط در مهندسی و معماری شرکت-شهرها در نظرگرفته میشد؛بلکه چگونگی استفاده از امکانات رفاهی مختلف نیز بر همین اساسطراحی شده بود.
به شرکت-شهرها آمده بودند نه فقط اصراری بر وابستگی خود به شهرهای پدرانشان نداشتند؛ این هویت بیش از هرچیز در سطح عام جامعهی شهری که با افزایش جمعیتشرکت-شهرها و مسایل مترتب بر آنها ارتباطی مستقیم داشت قابل مشاهده بود.
این موضوع نیز مورد توجه داستاننویسان خوزستانی بوده است: پاییز سال 1321 بود که چاووش پدرش را در جهرم خاک کرد و دست مادرو خواهرش را گرفت و به آبادان آمد...
این موضوع نیز مورد توجه داستاننویسان خوزستانی بوده است: پاییز سال 1321 بود که چاووش پدرش را در جهرم خاک کرد و دست مادرو خواهرش را گرفت و به آبادان آمد...
آشنایی با امکانات و وسایلدنیای مدرن باعث میشد که نخبگان جامعهی خوزستانی به اهمیت این وسایل در(1)- Folklore آسایش بخشیدن به زندگی واقف شوند و برخوردهای تحقیرآمیز بیگانگان نمیتوانستاهمیت حیاتی وسایل و امکاناتی را که همین بیگانگان با خود به منطقه آورده بودند نفیکند."