چکیده:
در این مقاله با استفاده از روش های کنترل بهینه، قاعده سیاست بهینه پولی برای اقتصاد ایران با این فرض که سیاستگذار از نرخ بهره به عنوان ابزار سیاستی استفاده میکند، استخراج میشود. برای این منظور یک مدل دینامیک تصادفی شامل انتظارات عقلایی برای اقتصاد کشور، ارایه و پارامترهای آن با توجه به مقادیر ضرایب بهدست آمده در مطالعات قبلی تنظیم می شود. نتایج نشان می دهد که رفتار بهینه سیاستگذار این است که نرخ بهره را در پاسخ به نوسان مثبت در تورم، تولید، حجم پول، افزایش و در پاسخ به شوک تکنولوژی کاهش دهد. همچنین لازم است سیاستگذار نسبت به افزایش حجم پول به صورت تهاجمی واکنش نشان دهد. یافته ها همچنین حاکی از این است که تحت هیچ یک از سناریوهای در نظر گرفته شده برای تابع زیان سیاستگذار، قاعده بهینه سیاستی نرخ بهره شامل واکنش به قیمت دارایی ها نمی شود.
In this paper we have utilized optimum control procedures to derive an optimum monetary rule for Iran’s economy ; assuming the policy makers are using the interest rate as a policy variable. In doing so a dynamic stochastic model with rational expectation was setup. The model is calibrated with the use of previous findings in the literature. The results show that the optimum reacrion of the policy makers should be to raise the interest rate in the event of increase in inflation and output and to lower in response to technological shock. The policy makers should also aggressively increase interest rate to an increase in money supply. The interesting point is that the optimum policy requires reaction of the interest rate to the asset prices under different senarious.
خلاصه ماشینی:
یافتهها همچنین حاکی از این است که تحت هیچیک از سناریوهای در نظر گرفته شده برای تابع زیان سیاستگذار، قاعدة بهینه سیاستی نرخ بهره شامل واکنش به قیمت داراییها نمیشود.
این کار امکان پاسخگویی به یکی از مهمترین سوالهای ادبیات جدید مربوط به سیاستهای پولی را فراهم میکند: آیا سیاستگذار پولی باید در اعمال سیاستها (تغییر نرخ بهره) به قیمت داراییها توجه داشته باشد؟ در پاسخ به این سؤال ادبیات جدید اقتصاد کلان دستوری، برنانکی و گرتلر (2001)، تغییرات غیربنیادین قیمت داراییها را در قالب یک مدل تعادل عمومی دینامیک تصادفی (DSGE) کینزی جدید با وجود نقصان در بازارهای مالی وارد کردند و نشان دادند که اگر سیاستگذار پولی بهطور سختگیرانه به قیمت داراییها واکنش نشان دهد، دیگر منفعتی در واکنش به قیمت داراییها برای اقتصاد ایجاد نخواهد شد.
, (1999), “Monetary policy and asset price volatility”, Federal Reserve Bank of Kansas City Economic Review 84, 17–51.
, (1999), “The science of monetary policy: A New-Keynesian perspective”, Journal of Economic Literature, 37, 1661-1707.
, (2004), “Optimal fiscal and monetary policy under sticky prices”, Journal of Economic Theory 114, 198-230.
“An application of optimal control theory in economics: optimal fiscal and monetary policy in Iran”, Applied Mathematics and Computation 172, 198-209.
(2005), "Learning and monetary policy shifts", Review of Economic Dynamics 8, 392-419.