خلاصه ماشینی:
"اما میگویند:"با این که حقوق بشر جهانشمول است اما آن را باید در متن یک فرایند پویا و متکامل معیار گذاری بین المللی ملاحظه کرد،و اهمیت خصوصیات2ملی و منطقهای و زمینههای متفاوت دینی،تاریخی و فرهنگی را نیز مد نظر داشت"1 البته فاصله میان تاکید بسیار زیاد بر خصوصیات حقوق بشر و انکار جهانشمولی آن کوتاه است.
مشکل در اینجاست که دقیقا بفهمیم این دو عنصر چگونه پیوندی با هم دارند و نیز تعیین کنیم که وزن و ارج نسبی هر یک چقدر است؟گره اصلی مسئله دقیقا همین است:چگونه خصوصیات یک جامعه بر فهم از حقوق بشر و محتوای آن موثر است؟به نظر من بحث حقوق بشر آسیایی احتمالا به بهترین نحو فهمیده میشود اگر آن را بحثی بدانیم درباره 1-محدوده و مشروعیت تفاسیر نظام مند فرهنگی یا ایدئولوژیکی از حقوق بشر و 2-اهمیت این قضیه برای جوامع آسیایی.
اما توجه داشته باشید که این نکته مستلزم این نیست-و من نیز نمیخواهم برای یک لحظه هم که شده آن را اثبات کنم-که یک منظر شاخصا آسیایی که همه جامعههای آسیایی در آن متفقاند وجود دارد یا باید وجود داشته باشد -منظری که از منظر جوامع غربی کاملا متمایز است.
دوم،آنچه مخصوص جوامع آسیایی،در تقابل با غرب،است ممکن است نه تنها در شدت التزام این جوامع به یک(یا چند)تفسیر ایدئولوژیکی خاص از حقوق بشر باشد بلکه همچنین در مشکلات خاصی نیز باشد که این جوامع برای ساختن تفسیری موسع و مناسب با آنها مواجهاند و نیز در معنایی که این مشکلات در نهایت برای آنان دارند.
p,3991 yluJ 4-enuJ 82,weiveR gnijieB ni dehsilbup,3991,anneiV ni hceeps,''noitomorp dna noitcetorp sthgir namuh rof slasoporP`,uiqauH uiL (3)."