چکیده:
پیش از پرداختن به مرآت الاصلاح، ذکر تاریخچه ای از فرهنگ نویسی فارسی در شبه قاره هند بی مناسبت نخواهد بود.می دانیم که زبان فاری (نه فرهنگ ایرانی و نه پارسی باستان) پس از استقرار حکومت اسلامی در قرن 11م/4ه وارد هندوستان شد. تاریخ فرهنگ نویسی فارسی در شبه قاره هند را می توان به سه دوره تقسیم کرد: عصر سلاطین دهلی، دوره مغولان هند ، و دوره متاخر مغول تا آغاز قرن بیستم. از قرن بیستم بعدا سخن خواهیم گفت ...
خلاصه ماشینی:
"قرن نوزدهم با تألیف فرهنگهای دوزبانه به همت محققان هندی و دانشمندان انگلیسی آغاز شد که زبان فارسی و زبان اردو و دیگر زبانهای محلی را میبایست یاد بگیرند تا نظامهای گوناگون و فرهنگ شبه قاره هند را بهتر دریابند.
آنچنان که در آثار گوناگون آمده نظر کلی این است که زبان فارسی همراه با لشکریان اسلام در قرن چهارم و پنجم هجری وارد هند شده است، اما این بسیار مبهم به نظر میآید و مرآت منبع خوبی برای رد آن است.
مرآت منبع بسیار خوبی برای تعریف اصطلاحات اداری است ــ اصطلاحاتی نظیر اقطاع، منصب، میرسامان، میرتزوک، وکیل مطلق، اراضی خالصه (خالصجات)، جاگیردار، و جوایز و هدایائی چون خلعت و انواع آن و نیز لغات بسیاری از این دست که با مثالهای متعدد شرح داده شدهاند، مانند نعلبندی، اصطلاحی به معنی «خراجی که مغولان از حکام تابع خود میستاندند»، و مخلص آن را با شواهد متعدد وصف کرده است.
این فرهنگ نمونه خوبی است از حسن ترکیب عناصر دو زبان است که با سعد سلمان، شاعر قرن ششم هجری دربار غزنویان و ساکن لاهور، آغاز شد و سپس در ذهن خلاق امیر خسرو پرورش یافت که در آثارش آمیختگی واژههای فارسی را با شعر کورا(19) و چمپا(20) و دوشیزگان زیبای ناحیه دوگری(21) مییابیم، که به گفته وی زیبارویانی نه چون یغما و خلخ عاری از ملاحت و شیرینی، که سیمتن اما سردند و با همه سیمتنی با زیبایی هندی برابری نمیکنند."