خلاصه ماشینی:
"حرفی نیست،اما شما بگویید که اگر بانک مرکزی مستقل شد، چه کسی رییسش خواهد بود؟این سوال هم در واقع ناظر بر همین موضوع است که این ابزار مستقل و کارآمد شده در دست چه کسی و با چه اهدافی قرار خواهد گرفت؟ امروز دیگر تردیدی باقی نمانده است که دولتیشدن بانکها براساس اصل 44 قانون اساسی،چند پیامد مختلف داشت:از یک طرف،بانکها در شرایط انحصاری قرار گرفتند و بر اقتدارات ناشی از انحصار تکیه زدند،و از طرف دیگر،عامل رقابت از صحنه خدمات بانکی حذف شد و مدیران دولتی و بانکهای دولتی هم به طور طبیعی تابعیت مقررات عمومی حاکم بر موسسات دولتی را پذیرفتند و منابع در اختیار بانکها نیز بدون توجه به اصول و توجیهات قابل قبول و به صورت تسهیلات تکلیفی در خدمت اهداف و برنامههای بیبازده یا کمبازده دولت قرار گرفت و ادامه این روند بهتدریج کارایی و اثربخشی سیستم بانکی را تحت فشار قرار داد و سالها طول کشید تا حساسیتها برانگیخته شد و دلسوزان برای جستجوی راهکارهای مناسب،افقهای تازه را مورد بررسی قرار دادند و چنین بود که در چند سال گذشته، موضوع افزایش کارایی سیستم بانکی از طریق ایجاد شرایط رقابتی،به عنوان یک راهحل مورد توجه قرار گرفت و تمرینهای رسمی و غیررسمی آغاز شد:صندوقهای قرضالحسنه،شرکتهای مضاربهای، شرکتهای سرمایهگذاری،موسسات مالی-اعتباری غیربانکی و شاید هم بهزودی بانکهای خصوصی،حتی با مشارکت خارجیان."