خلاصه ماشینی:
"4-ابو القاسم بلخی شیخ معتزله میگوید:علت این که به معتزله این لقب را دادهاند، این است که دربارهء مرتکب کبیره،اختلافنظر وجود داشت خوارج آنان را کافر و مشرک میپنداشتند مرجئه آنان را به خاطر اقرارشان به خدا و رسول او و کتاب او مؤمن میاندیشیدند گروه معتزله از همهء این آراء دوری جسته گفتند:ما مورد اتفاق همه آراء را میگیریم و مورد اختلاف را حذف میکنیم و آن این که ما ابن آدم را فاسق میدانیم ولی او را با کفر و ایمان و شرک که مورد اختلاف فرق اسلامی است،توصیف نمیکنیم4اتفاقا این نظر را بغدادی نیز در «الفرق بین الفرق»آورده است و عبارتش این است که:آنان به خاطر ابداء نظر «المتزلة بین المنزلتین»از همهء امت،معتزل شدند.
این مستشرق از مناظرههای علمای شیعه با معتزله و ردیههائی که بر کتابهای معتزله نوشته اند،چندان آگاه نیست و اگر در این مورد به فهرست کتب شیعه مراجعه میکرد،چنین اشتباهی برای او رخ نمیداد اینک نمونههائی را یادآور میشویم: 1-محمد بن عبد الرحمن بن قبه که در اوائل قرن چهارم درگذشته است،کتابی بنام «الرد علی الجبائی»نوشته است جبائی از مشایخ اعتزال و معاصر با او بود که در سال 303 در گذشته است ابو الحسن سوسنجردی میگوید:من پی از زیارت قبر امام رضا(علیه السلام)به سوی ابو القاسم بلخی رفتم که با او آشنائی داشتم سلامی کردم و کتابی از ابن قبة را به نام «الإنصاف»که درباره امامت بود،همراه داشتم او کتاب را از من گرفت و به مطالعه آن پرداخت و نقدی به نام«المسترشد فی الإمامة»بر آن نگاشت من این کتاب را همراه خود به ری آوردم و به «ابن قیه»دادم او به نقض آن پرداخت و آن را«المستثبت»نام نهاد من نقض دوم را همراه خود به ری آوردم ولی متوجه شدم که ابن قبه درگذشته است12."