چکیده:
باتوجه به مطالعات گستردهای که در زمینه مدیریت اسلامی صورت گرفته،و در عین حال،ملاحظهی پراکندگیها،تکرار،عدم قاعدهمندی و فقدان الگو،مدل و تئوری جامع نسبت به مطالعات مدیریت اسلامی،رفع این مشکلات و انجام نوعی دستهبندی از ادبیات موجود ضروری به نظر میرسد.
این مقاله بر آن است تا با مروری بر مباحث موجود و تلاشهایی که در رابطه با مدیریت اسلامی صورت گرفته،به بحث پیرامون رویکردهای غالب بپردازد.نگاه مقاله حاضر به مدیریت اسلامی،نگاهی رویکردی است.در راستای تبیین مفهوم مدیریت اسلامی،رویکردهای مختلفی وجود دارند،که یکی از مهمترین آنها، رویکرد تجربی است.مبنای تحلیل این مقاله مبتنی بر همین رویکرد میباشد.
در رویکرد تجربی،مدیریت موجود به عنوان یک واقعیت و یک اصل پذیرفته شده،مبنا قرار گرفته و سپس براساس موضوع،هدف،روش و یا به صور دیگر اقدام به تطبیق آن با متون و مفاهیم اسلامی شده و نتیجهی آن به عنوان مدیریت اسلامی تلقی میشود.
خلاصه ماشینی:
"یا دوران خلافت خلفای راشدین،دوران زندگی ائمه(ع)،به ویژه وقایعی که در خلافت امام علی(ع)،امام حسن(ع)و امام حسین(ع)و سایر ائمه رخ داده است؛گاه قصص قرآن است؛چرا که قصصی که در قرآن کریم آوردهشده،هریک به نوعی جلوههای اصطکاک حق و باطل در صحنه عمل را نشان میدهد و خواهناخواه منعکسکننده سبک و شیوهای خاص از مدیریت بوده و سرشار از نکات مختلف مدیریتی و معیارها و شاخصهای متناسب با آن میباشد؛ازاینرو،ژرفاندیشی و دقت در این قصص،به عنوان یک مورد و در قالب مطالعات موردی،میتواند گوشههایی از مدیریت اسلامی و الهی را از زبان خداوند و فعالان در قصه و به صورت شاخصهای مثبت یا منفی به نمایش بگذارد و در مواردی هم وقایعی که در جامعه اسلامی و به خصوص بعد از انقلاب اسلامی رخ داده و جنبه ارزشی آن برجسته است،مورد مطالعه موردی قرار گرفته است(مثل جنگ تحمیلی عراق برضد ایران که در واقع،ایدئولوژیک بوده و سرشار از جلوههای ایثار و گذشت میباشد،و در صورت بررسی و تحلیل آن در ابعاد و زوایای مختلف،قطعا میتواند به الگوی خاصی از مدیریت اسلامی منجر شود؛کما اینکه در میان فعالیتهای علمی و تحقیقاتی موارد متعددی از تحقیق با موضوعات متنوع مربوط به جنگ و در قالب کتب،مقالات و پایاننامهها،به چشم میخورد»."