چکیده:
درباره مسؤولیت مدنی پزشکان در حقوق کنونی ایران، دو متن قانونی مهم وجود
دارد:مواد 319 و 322 قانون مجازات اسلامی.در حالی که متن نخست، مسؤولیت طبیب را در
برابر بیمار مسؤولیتی محض معرفی میکند، متن دوم به پزشک اجازه میدهد تا با اخذ
برائت از بیمار از هر گونه ضمانی مبرا شود.در این مقاله با توجه به سابقه فقهی این دو ماده، اغراق در مسؤولیت مطلق و
بیمسؤولیتی طبیبان تعدیل شده است.
خلاصه ماشینی:
"اما در نظام حقوقی کشورهای تابع کامنلا، اسکاندیناوی و ژاپن، بطور معمول برای جبران خسارت بیمار به مسؤولیت غیر قراردادی پزشک، استناد میشود:تقصیر پزشک در جریان معالجه بیمار، به قرارداد آن دو مربوط نیست مگ در موردی که پزشک، اساسا برای انجام دادن عملی که از پیش آن را تعهد کرده بوده است حاضر نگردد 1 یا با عمل نکردن به تعهد قراردادی خویش، بیمار خود را در اختیار پزشکی دیگر قرار دهد.
تنها راهی که برای جبران خسارت ناروای چنین بیماری وجود دارد آن است که دادرس، اخذ برائت یا شیوه رفتار پزشک را پس از اخذ برائت، گونهای سوء استفاده از حق بداند، یا آن را قراردادی اکراهی و غیرنافذ بشناسد، یا تقصیر پزشک را در حکم عمد تلقی کند و در نتیجه ارزشی برای این شرط عدم مسؤولیت قائل نشود یا چنین برائتی را به دلیل نقض حریت بیمار(ماده 960 قانون مدنی)بیتأثیر سازد.
در این صورت، حقوقدان چگونه میتواند با یک حکم کلی، مسؤولیت پزشک را علی الاطلاق به وسیله بداند و بدون هیچ دلیل منطقی و انسانی، طبیب را در برج و بارویی بلند قرار دهد که تیر هیچ بیمار خستهای به آن کارگر نیفتد؟در حقوق فرانسه نیز اگر چه اصل بر به وسیله بودن تعهد پزشک است اما رویه قضایی با به نتیجه دانستن بسیاری از تعهدهای پزشکان، این اصل را از اصالت خود تهی کرده است."