چکیده:
این مقاله که نخست به گونه متن سخنرانی مولف خطاب به دومین کنگره
دانشجویان دکترای علوم انسانی ایرانی دانشگاههای اروپا، مورخ 2 ژانویه 1996، در
دانشگاه مرکزی انگلستان UCE-بیرمنگهام- عرضه شد، دو هدف را پیگیر است؛نخست، ارائه
نمونهای عملی از روش تحقیق در تألیف یک اثر پژوهشی(کتاب جزایر تنب و ابو موسی، چاپ
مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه لندن 1995)؛دوم، عرضه اسناد و بحثهایی تازه به
علاقهمندان و دستاندرکاران بحثهای جغرافیایی، تاریخی و حقوقی مربوط به مسأله
حاکمیت و مالکیت بر جزایر تنب و ابو موسی در خلیج فارس.
خلاصه ماشینی:
"طرح این ادعا که سه جزیره تنب و ابو موسی از آغاز تاریخ بشر به امارات تعلق داشته است میتواند انگیزه پرتوانی باشد برای پیش کشیدن یک بحث تاریخی درباره پیشینه حاکمیت و مالکیتها در منطقه خلیج فارس تا روشن شود که این جزیرهها و دیگر سرزمینهای واسطه میان ایران و عربان منطقه، در گذشتههای دور به کدام یک تعلق داشتند.
(14) همین بررسی مختصر تاریخ شکلگیری سازمان سیاسی سرزمینهای در خلیج فارس نه تنها نشان میدهد که ادعای امارات متحده عربی در زمینه تعلق جزایر سهگانه به آن کشور«از آغاز تاریخ بشر» ادعایی بیاساس است، بلکه بیاساس بودن ادعای دیگر آنان را در زمینه عدم تعلق جزایر تنب و ابو موسی به هیچ دولتی در سال 1903 که پرچم شارجه در این جزایر افراشته شد، نمایان میسازد.
و باز هم بر اساس همین اصل بود که در پایان مذاکرات 71-1970 ایران و بریتانیا در مورد جزایر تنب و ابو موسی، بریتانیا از سوی امارات تحت الحمایه خود تصمیم گرفت تفاهم نامهای را میان ایران و شارجه بر اساس حاکمیت مشترک بر جزیره ابو موسی که تقریبا روی خط منصف خلیج فارس واقع شده است، اعمال نماید.
(34) یا اینکه، صفحه 191 از ضمیمه 154 سند شماره FO 614/71 مورخ 16 آوریل 1904 گویای آن است که، علی رغم ادعای امارات متحده عربی که این سه جزیره از آغاز تاریخ بشر به آنان تعلق داشت، پرچم شارجه برای نخستین بار در ژوئن 1903 به دستور بریتانیا در دو جزیره تنب بزرگ و ابو موسی افراشته شد و این دو جزیره، بدون آگاهی ایران، در آن تاریخ اشغال شدند."