خلاصه ماشینی:
"کمااینکه در اثر مناسبات مناطق ترکماننشین هم در همین دوره این بحث وجود دارد و بعدها که با ورود امپراتوری بریتانیا در شرق کشور و در هندوستان در مناطق بلوچنشینها و تا پایان دوره ناصر الدین شاه قاجار و بعد از آن به شکلی ملموس مرزهای شرقی کشور هم به صورت امروزی درمیآیند در نتیجه ما برای اولین بار در تاریخ چند هزار سالهی کشورمان شاهد هستیم که بین مرزهای تمدنی،فرهنگی،اجتماعی با مرزهای سیاسی کمکم تفاوتهایی به وجود میآید.
در همین زمان ماجراهایی نیز در قفقاز رخ میدهد که پان ترکیسم با تلاش برخی از مستشرقین و یا برخی از عوامل بریتانیا و سایر کشورهای غربی کمکم جان میگیرد و به نوعی زمینهی سیاسی شددن بحث اقوام به لحاظ نظری آماده میشود.
در این دوره یک اتفاق ویژهای هم رخ میدهد که پانترکیسم با تلاش برخی از مستشرقین و یا برخی از عوامل بریتانیا و سایر کشورهای غربی کمکم جان میگیرد و به نوعی زمینهی سیاسی شدن بحث اقوام به لحاظ نظری آماده میشود.
اینجا بیش از آنکه رضا شاه تحت تاثیر تحولات ترکیه باشد،به نظر میرسد روشنفکران داخل کشور نگران بودند که دارد در ترکیه گفتمان پانترکیسم رشد میکند و اگر جامعهی روشنفکران ایران حواسش(جمع)نباشد آن گفتمان(آزمندانه)در نقاط آذری ما و ترکمنهای ما و جاهایی که مردم ترکزبان ساکن آن(جا)هستند آغاز شده و موجب دردسر میشود.
آنها نظرشان این بود که باید با کردهای ترکیه همراهی کرد زیرا کردها به هرحال بخشی از تمدن ایران هستند،اما به هرحال رضا شاه در انجام کار بخشی از آرارات را به ترکیه میدهد و پس از آن احسان نوری پاشا سرکوب میشود."