چکیده:
در شاهنامه فردوسی، ضمن گزارشی که در باره فرجام پادشاهی ضحاک آمده است، از یک شخصیت اسطوره ای به نام کندرو یاد می شود که، به روایت فردوسی، پیشکار ضحاک بوده و در غیاب او اداره امور کشور را بر عهده داشته است:
چو کشور ز ضحاک بودی تهی یکی مایه ور بد بسان رهی
که او داشتی گنج و تخت و سرای شگفتی به دل سوزگی کدخدای
ورا کندرو خواندندی به نام به کندی زدی پیش بیداد گام
)شاهنامه (1)، ج 1، ص 78، ابیات (369-367
بیت سوم از ابیات بالا به ظاهر نشان می دهد که فردوسی این نام را کندرو خوانده و با آن تفنن شاعرانه کرده است. پژوهشگران و مصححان شاهنامه نیز، بدون توجه به گونه کهن تر نام این موجود افسانه ای در متون باستانی، تصور کرده اند که تلفظ آن به هنگام تدوین شاهنامه به ضم کاف بوده یا حداقل فردوسی چنین قرایتی را در نظر داشته است (JUSTi 1895, rep. 1963, p. 166 Wolff 1935, p. 666?). اما شواهد و قراینی در دست است که نشان می دهد این نظر صایب نیست. فردوسی در موارد دیگری نیز با پاره ای از اسامی خاص به این گونه تفنن ادبی پرداخته، که از آن جمله است در مورد نام سهراب:
چو خندان شد و چهره شاداب کرد ورا نام تهمینه سهراب کرد
)شاهنامه (1)، جد 2، ص 125، بیت (98
و در مورد نام رستم در آنجا که سخن از زاده شدن اوست و بیان رهایی رودابه از درد و رنج زایمان:
بگفتا برستم غم آمد به سر نهادند رستمش نام پسر
)همان (1)، ج 1، ص 268، بیت (1483
خلاصه ماشینی:
"به روایت مینوی خرد (پرسش 26، بند 50)، سودی که از سام (نامخانوادگی گرشاسب، که در اینجا جانشین نام اصلی پهلوان شده است) میرسد کشتن چند موجود زیانکار از جمله دیو آبی گندرو (deÎw ãÎ aÎbãÎg Gandarw) بوده است؛ در کتاب نهم دینکرد (فصل 15، ص 802) نیز به این دیو و کشته شدنش به دست گرشاسب اشاره شده؛ اما گزارش کامل نبرد گرشاسب با او در روایت پهلوی (فصل 18) به شرح زیر آمده است: (9) [ روان] گرشاسب گفت که ای هرمزد، برترین زندگی، گرزمان، مرا ده؛ چه من گندرو را کشتم که به یکباره دوازده ده را جوید.
و دیگر یکی دیو بد بدگمان تنش بر زمین و سرش باسمان که دریای چین تا میانش بدی ز تابیدن خور زیانش بدی همی ماهی از آب برداشتی سر از گنبد ماه بگذاشتی به خورشید ماهیش بریان شدی ازو چرخ گردنده گریان شدی دو پتیاره زینگونه پیچان شدند ز تیغ یلی هر دو بیجان شدند (شاهنامه (2)، ج 6، ص 257، ابیات 650-659) اوصافی که از بیت سوم به بعد به دیوی که به دست سام کشته میشود نسبت داده شده، تا حدودی، با آنچه در متون باستانی درباره گندرو آمده است مطابقت دارد و جالب اینکه بیت سوم از ابیات بالا در شاهنامه چاپ ژول مول به این صورت آمده است: دگر اندرو دیو بد بد گمان تنش بر زمین و سرش باسمان (همان (3)، ج 4، ص 308، بیت 3045) بدون شک، در اینجا، مول شکل اصلی کلمه را حفظ کرده است؛ لذا کاملا منطقی است تصور شود که در مصراع اول بیت اندرو محرف کندرو/ گندرو، و شاید ضبط صحیح مصراع در نسخههای خطی به صورت دگر کندرو دیو بد بد گمان بوده است."