خلاصه ماشینی:
"تغییر واحد پول ملی،به اشکال مختلف،از جمله حذف صفرهای پول از جمله سیاستهایی است که در شرایط طبیعی اقتصادی نتایج مثبتی نیز به همراه داشته،اما از آنجا که بیشتر به هنگام وقوع بحرانهای مختلف،از قبیل کسری شدید مالی دولت،«ابرتورم» )noitalfnirepyh( یا جنگهای داخلی مورد توجه دولتها قرار گرفته، همواره نتایج مثبتی نداشته،بلکه هزینههای هنگفتی برای نظام اقتصادی کشورها به بار آورده است.
ضبط پول زمانی صورت میگیرد،که به ناگهان پول قدیمی از حالت پول رایج قانونی خارج میشود،دولتها،برای اجرای این سیاست چندین راهکار را به کار میگیرند:1-معرفی یک دوره بسیار کوتاهمدت برای تغییر واحد پولی،که بعد از این دوره،پولهای قدیمی ارزش خود را از دست میدهد،2-محدود کردن مقدار قابل مبادله پولهای قدیمی،3-محدود کردن افرادی که اجازه مبادله دارند 4-معرفی نرخ تبدیل که ارزش برای پولهای قدیمی و(نگهداری پول)نسبت به پساندازهای مالی،قیمتها و دستمزدها و 5-اعمال هزینه برای مبادلات پول قدیم و جدید،چه به وسیله موانع مبادلاتی(صرفا معرفی چند مکان خاص برای مبادلات)و یا به وسیله محدودیت معرفی منابع و اثبات مالکیت پولهای قدیمی.
بانک مرکزی«برمه»،که یکی از بزرگترین تغییر واحدهای پول ملی را در سال 1964 به انجام رساند،در توجیه سیاست خود اظهار میدارد که:«هدف این سیاست حذف قدرت خرید حجم هنگفتی از پولهای مخفی است که میتواند در راستای آشفتهسازی اقتصاد و دولت،از طریق فعالیتهایی چون احتکار کالاهای اساسی مورد نیاز مورد استفاده قرار گیرد».
یک مشکل مشترک در تجارب مختلف تغییر واحد پولی ظهور بازار سیاه برای پولهای قبلی است،که نتیجه حتمی اصلاحات تبعیضآمیز است که باعث میشود برخی افراد دسترسی ویژه به پولهای جدید داشته و از این موقعیت سوء استفاده کنند."