خلاصه ماشینی:
"در آغاز نمایش که تماشاگران در تاریکی نشانده میشوند تا بنابر نقلی از زبان بابا اصلان(امیر جعفری)پدر زن مقیم در این خانه به پژواک صدایی توجه کنند که میگوید مرد(علی سرابی)برای رسیدن به وصال هر آنکس که انتظارش را میکشد، برای خرید ماهی شب عید رفته است،گمان میکنند که همچون کارهای از پیش آشنای نادر برهانی مرند،با کاری واقع گرایانه سروکار ندارند-گرچه همیشه واقعیت در کارهایش گردهافشانی کرده است-و خود را برای دنیای پر رازورمز خیال آماده میکنند.
او دارای همسر(فرخ)،و پنج فرزند،مرضیه (افسانه ماهیان)،محسن(امیررضا دلاوری)، مسعود(مجید صالحی)،ملیحه(ستاره پسیانی)و پسری بزرگتر،که در ینگه دنیا به سر میبرد است و عروسی باردار از او به نام ماری(شیوا ابراهیمی)دارد که تماشاگران با آنها آشنا میشوند و درمییابند که تا چه اندازه روحیاتی متفاوت از یکدیگر دارند:یکی رپ است،دیگری عشق فرمان ماشین،آن دختر مرموز و در خود فرورفته،این دیگری جوانی سودایی که اینک چادر نماز دارد و دمی دیگر همپای برادر عاشق موسیقیاش،به نشئه بازار میرود و پیرمردی که شاید سنتی را نمایندگی میکند که جایگاهی در این مکان ندارد."