خلاصه ماشینی:
"باید بر این نکته تأکید ورزید که تکرار اتفاقات موجود در متن و کشدار بودن برخی لحظات اجرایی به گونهای است که به راحتی میشد زمان اجرای نمایش را حداکثر یک ساعت و نیم تقلیل داده و به این ترتیب رضایت بیشتر تماشاگران را از دیدن اجرا فراهم ساخت که صحنههای انداختن و جمع کردن سفره،دعوای کشدار و بدون دلیل،و...
حسین کیانی در به روی صحنه بردن نمایش«اهل قبور»اکثرا از بازیگرانی بهره برده است که سابقه همکاری با وی را داشته و تجربیات مشترکی را از سرگذرانده بودند،بازیگری که هر کدام به سهم خود تلاش میکردند تا وظایف محوله را به خوبی انجام داده و نمایش را پیش ببرند اما در این رابطه موفق عمل نکرده و شاهد مجموعهای از بازیگری ضعیف و متوسط در نمایش فوق هستیم.
حمیدرضا آذرنگ در نقش«ولیشاه»و رویا میرعلمی در نقش «طوطی»تنها بازیگرانی بودند که مسئولیت مهم خود را در نمایش اهل قبور به خوبی ایفاء کرده و لحظات جذاب بازیگری را خلق کردند که به این افراد بایستی فریده سپاه منصور هنرمند قدیمی و نام آشنای کشورمان را نیز اضافه کرد که در این سن نیز تلاش تحسین برانگیزی برای عمل به خواستههای کارگردان داشت و با استفاده از تجارب خود،لحظات قابل قبولی را در اجرا و ارائه شخصیت خود به وجود آورده بود.
در این صحنه فریده سپاه منصور برای این که به طوطی برسد و تابلوی دو نفره مورد نظر کارگردان شکل بگیرد با شتاب و عجله با آن سن زیاد خود را به انتهای صحنه میرساند و جالب اینکه این رویارویی در عمق صحنه اتفاق میافتاد که غیر قابل مشاهده از سوی تماشاگران بود و خانم سپاه منصور نیز در حالت گسسته و پشت به تماشاگر در تابلوی فوق حضور مییافت که اصولا جذابیت و زیبایی خاصی به همراه نداشت."