خلاصه ماشینی:
"این 130 دقیقه صرفا روایت سنتی یک کارگردان از قصهای کلاسیک نیست،بلکه ناشی از جاذبههای ذهنی سیراناپذیر این هنرمند مؤلف در دنیای فرهنگ به معنای عام آن است؛ناشی از لایههای خیالی و ذهنی صادقی نسبت به برداشت وی از مباحثی همچون مردمشناسی،اقلیمشناسی و حتی قومشناسی است.
از این رو بازساخت «شلی»در کار اخیر رنگ و لعابی نمادین و استعاری به خود میگیرد و کارگردان به زمان بیشتری برای بیان جاذبههای ذهنی خود نیاز دارد،چون در این نمایش یک کارگردان صرف نیست.
شاید مقایسه دو کار قطب الدین صادقی زوایایی از این بحث را برای ما بیشتر آشکار کند.
پیشنهادهایی که قطب الدین صادقی در این نمایش برای ظرفیتهای بیانی مطرح میکند،گذر از همان شیوه روایت کلاسیک به روایتی نو است.
بنابراین راوی اصلا«دانای کل نیست»همین امر به زبان نمایش امکان میدهد که از زاویای دیگر قصه را روایت کند.
این امر از همان میزانسن ابتدای نمایش و ورود بازیگران بر صحنه نمود پیدا میکند."