چکیده:
نویسنده در این مقاله،با استناد به نامههایی که از نیما یوشیج(علی اسفندیاری)موجود است،تصویری از این شاعر بزرگ سنت شکن را به خوانندگان ارائه داده است.
خلاصه ماشینی:
"3 با مطالعهی نامههای نیما او را مردی مییابیم:خشن4،سخت جان5،صبور و با حوصله6،قانع7،با انضباط8،بدبین9،آشفته و بیاطاعت01،بلند همت11،کم خواب و مملو از خوابهای آشفته21،بیعلاقه به فعالیتهای سازمان یافتهی سیاسی31،مربی روحانی41،فاقد عقل معاش51،آشنا به اسرار اخلاق بشری61، واضع قوانین تازه71،وسواس و عصبانی و بزرگ شده در خانوادهای که همه عصبانی هستند81، تنبل91،ناراحت در زندگی02،کنجکاو12،بیزار از تملق22،طرفدار ضعفا32،گرفتار مصائب62،غصهدار72،مدافع حقوق انسانها82،متنفر از کار اداری92،عامل به اقتضای طبیعتش03،بیقید نسبت به بعضی تجملات و ترقیات13،اولین منتقد اشعار خود23،منزوی33،مخالف جدی شهر43، گریزان از شهرت و محبوبیت53،ساده و یکرنگ63،وصلهی ناجور عالم73،سهم مهلک برای خود و مفید برای دیگران83،بستهی اسرار مرموز93،صدای مخفی عالم و رونق آینده04، شبیه داروی رطوبت زده14،با قلبی کرخ شده24، و منزل کرده در وسط طاء کلمه غلط34.
برای چه مینویسم؟آیا فلان عادت و اخلاق با حرف من اصلاح میشود؟ برای که مینویسم؟آیا ممکن نیست بهتر از این یعنی نافذتر نوشت؟»(ص 193)در همین باره باز میگوید:«مدتها در طرح یک موضوع یا یک قطعه شعر فکر کرده،پس از ایجاد و تعیین موجبات و تشکیل هیئت صوری آن به سرعت مینویسم»(ص 481) از لابهلای نامههای نیما میتوان نکات جالب توجهی برای راهنمایی شاعران پیدا کرد: «برای ساختن یک تابلو اول جهات مادی آن را جستوجو کن،زیرا کمال اشیا بدون صورت در نقش اثر میکند.
(ص 072) -هر کس در سرنوشت آتیهی من به خیال و سلیقهی خود حدس میزند،اما استقلال قلب هرزه گرد من مرا این قدر تنبل بار آورده است که هرگز نتوانستهام به سلیقهی آنها خودم را عادت بدهم."